🔻سرچشمه اختلاف کجاست؟ این است که زیست بوم تصوّری و تصدیقی حاکم بر ذهن یک فرد یا نحله و جامعه تأثیر عمیقی در نحوه ادراک و تفسیر و قضاوت و حبّ و بغضهای آنها خواهد داشت. همان چیزی که سبب انتظارات و گشتالت درونی خاصی برای انسان میشود🔺 👈اگر خوب درک نشود سوء تفاهمهای زیادی رخ خواهد داد. 👈در اکتشافات بسیار مهم علم هرمنوتیک اخیرا بر تأثیر شگرف انتظارات در استنطاقات و تأویلات به صورت جالبی تأکید شده است. 🔸«انسان شناسی شناختی»🔸 یکی از علوم مهمی که در زمان ما رشد خیره کننده ای داشته است علوم شناختی است. علومی که به جای بررسی پدیده های مختلف به بررسی خود ذهن انسان و امور مربوط به آن میپردازند. به ریشه زده اند! 👈علومی که به نحوی با ذهن سر و کار دارند. مانند روان شناسی شناختی، هوش مصنوعی، زبان شناسی شناختی، علوم اعصاب، فلسفه ذهن. 🔵یکی از شاخه های علوم شناختی انسان شناسی شناختی است. علمی که در آن به بررسی اندیشه انسان پرداخته میشود تا روشن شود که اندیشه چگونه در زمینه ها و فرهنگهای مختلف کار میکند؟! به تفاوتهای محتمل در شیوه ی اندیشیدن در زمینه های مختلف میپردازد. 🔻علوم شناختی با توجّه به رویکرد پسینی که معمولا داشته اند به طور بسیار خیره کننده ای به این نکته واقف شده اند که واقعا بین نوع فعالیتهای ذهنی در محیطها و زمینه های مختلف تفاوت وجود دارد🔺 ✔مطلب را وقتی خوب درک میکنیم که به شکل واقعی به زندگی و کنش واقعی در زمینه های مختلف فرو رویم تا بتوانیم سامانه های شناختی آنها را شکار کنیم. ✋البته ممکن است بسیاری با توجّه به مبانی خاصی که انتخاب کرده اند قائل به نوعی جبر شوند. قائل به نوعی پلورالیسم در اعتقادات و یا نوعی شکاکیت در آن شوند. 👈امری که به ادله بسیار قابل قبول نیست ولی ردّ جبر باعث نمیشود که حالت زمینه ای قوی نهفته در این بسترها را رد کنیم. 👈اموری که اگر انسان قدم صدقی نداشته و با تکیه بر خودآگاهی نخواهد در آن مناقشه کند اثری مانند اثر جبر را میتواند بر روان شخص و جامعه ایجاد نماید. 🔹رفقا میدانید مشکل شیعه و سنّی چیست؟ کلید درک عمیق ماهیت اختلافات این چنینی در تمرکز بر علوم شناختی و انسان شناسی شناختی و تفاوتهای موجود در نظام شناختی دو نفر یا دو گروه یا دو مذهب و دو تمدّن است. 🔻ریشه این است. مشکل اساسی تفاوت قاره ای این دو است. یکی در سیاره مرّیخ است و دیگری در ونوس! زیست بوم فکریشان متفاوت است. حالت مهیمنه حاکم بر نظام تصوّرات و تصدیقاتشان متفاوت است. کلان ساختارهای ولایتدار اذهانشان تفاوت دارد. طور و طرز نگاهشان تفاوت دارد. پارادایمشان فرق میکند. در دو دنیای کیفی ذهنی زیست میکنند. تمدّن ذهنیشان متفاوت است. بازی زبانی ذهنشان فرق دارد🔺 👈وقتی اینطوری هستند حرف هم را خوب درک نمیکنند. یکدیگر را متّهم به کذب و بی انصافی میکنند. دشمن هم میشوند. خیلی همدیگر را بی منطق میدانند. 👈اصلا از یک گفتگوی سازنده نا امید هستند. سابقا در بذل خاطر شماره ۲۷ بحث مهمی در این زمینه پیرامون عوامل متّهم شدن شیعه امامی به بیت الکذب بودن از سوی عامه مطرح کردم. 👈همچنین در بذل خاطر شماره ۴۲ نکاتی در زمینه وحدت شیعه و سنّی آوردم. ⚪برای تصویر بحث همینطور میتوانیم از مفهوم نقطه عطف در علم حساب دیفرانسیل و انتگرال هم استفاده کنیم. 👈در محورها یک خمیدگی گاهی ایجاد میشود که در یک نقطه جهت محور عوض میشود. به آن نقطه، نقطه ی عطف گفته میشود. 👈در مورد انسانها و گروهها و نحله های انسانی نیز میتوان نقاط عطف خاصی را در محورهای شناختی آنها تشخیص داد. یک نقاط خاصی که هر گونه تغییر در آنها انقلابهای ادراکی و علمی ایجاد میکند.