باسمه تبارک و تعالی (۱۵۲) «تفاوت عصر قدیم و جدید» 🔵مهمانی رفته بودم. سرها همه در موبایلها بود! ولی آنهایی که قدیمیتر بودند گویا طوری دیگر بودند. ✅دیدم جدیدی ها خیلی مشتاق شنیدن اطلاعات جدید و تبادل آنها و فهم تغییرات و امور جزئی بودند. ولی قدیمی ها دیدم مشتاق شنیدن پندها و حکمتها و بینشهای کلّی هستند. 💡به ذهنم خطور کرد که این خودش یکی از تفاوتهای مهم دنیای قدیم و جدید است. 🔻زمان قدیم عصر سکونها و آرامشها و پندها و حکمتها و ارتباطات محدود بود و زمان جدید عصر تغییر و اضطراب و اطّلاعات و ارتباطات گسترده است🔺 👈سابقا در بذل خاطر شماره ۲۹ یکی دیگر از تفاوتهای انسان قدیم و جدید را گفته بودم. 🔸«تفاوت عصر حکمتها با عصر اطلاعات»🔸 در زمینه تفاوت دنیای قدیم و جدید خیلی حرفها میشود زد. فعلا همان که گفتم را برجسته میکنم. حرف این است که: 🔻عصر قدیم عصر حکمتهای کلّی بود و عصر جدید عصر اطلاعات جزئی است!🔺 ✔به نظرم این ها هم ریشه در آن دارد که در عصر قدیم انسان خود را مقهور اراده ای قاهر در نحوه ی وجود و تعاملش با عالم میدید که این اراده قاهر یا خداوند بود و یا طبیعت. در هر حال اندیشه ی متافیزیکی قوی ای داشت. در قدیم انسان باید در هر حال معمولا رضا به داده میداد. اینجا بود که مهیای گوش فرا دادن و فراگرفتن حکمتها میشد. ✔ولی در عصر نوین انسان گویا ولو به شکل ناخودآگاه به این باور رسیده که قاهر بر عالم است و میتواند عالم را منطبق بر رضایت خود تغییر دهد. از همین جهت مشتاق بحث از جزئیّات شده است. اگر الآن نمیتواند در آینده خواهد توانست. لذا آینده برای انسان جدید زیباست.