👈حجاب اینجا چنین معنایی را پیدا کرده است. ننگ بزرگی است که دیگران زیبایی آنها را به راحتی ببینند! گویا کرامتشان و بزرگیشان لکّه دار شده است؛ 🔻شاید در راستای تایید همین معنا بود که در شریعت اسلامی حجاب بر کنیزان واجب نشده است. گویا با این تشریع معنادار میخ این معنای نشانه ای که بی حجابی نشانه ی پستی اجتماعی است کوبیده شده است🔺 ✅دلاواله از این امر به عنوان غرور و تکبّر یاد میکند. شاید کرامت بهتر باشد. یک لذت برتر از لذت خودنمایی! در خودش نوعی دیگر از خودنمایی مخفی دارد. ✔️دلاواله در بین نظریاتی که در باب حجاب مطرح است عمدتا نظریه تکبّر و حجاب را قبول میکند. نه عفاف و حجاب و نه حیا و حجاب و نه ایمان و حجاب و نه حسادت و حجاب و نه ... . 👈یک نشانه شناسی دقیقی از خود بروز داده است. تحلیل بسیار جدّی و بسیار مهمی را ارائه کرده است. البته قطعا دستور دینی در چنین بستر مهیایی میتواند اثر مهمی گذاشته و بر شکل و عمق این فرهنگ موجود اثر بگذارد. 🔹نتیجه ی این تحلیل میدانید چیست؟! این است که اساسا حجاب را نباید شاخص خوبی برای دینداری در نظر گرفت. آنچه در زمینه بد حجابی و بی حجابی رخ داده است چندان کاشف از ضعیف شدن دینداری نیست! بلکه کاشف از زوال معانی مستور در رعایت حجاب است که از میان رفته است. ⚪️به مرور معنای نشانه ای حجاب را از آن گرفته اند. دیگر حجاب نشان دهنده ی کرامت زن و تکبّر او و ارزش مند بودن او و مانند آن نیست. 👈این هم به دلیل گسترش فرهنگ غربی و تبلیغات شوم در این زمینه است. آن معنای قوی نشانه ای را از آن گرفته اند. 👈به جای آن معنای ارائه زیبایی برای کسب کرامت در جامعه را جایگزین کرده اند!. تکبّری ناشی از نشان دادن زیبایی های خود به دیگران به منظور نشان دادن عظمتشان! ✋به شدت روی این کار کرده اند که مردان با دیدن زیبایی زنان نه تنها نسبت به آنها احساس کالا بودن ندارند بلکه برایشان تحسین بر انگیزتر و احترام آور تر هستند!!! 👈چیزی که قبلا دقیقا معنای دیگری داشت. قبلا این حسّ قوی میل به زیبایی و تبرّج زنان تحت لذت قویتر کرامت و بزرگی معنایی ذیل حجاب یافته بود. 👈او بزرگتر از آن است که هر کسی لایق دیدار زیبایی های او شود! ولی حالا معنایش را عوض کرده اند. او آنقدر زیباست که همه باید بفهمند و به عظمت او واقف شوند! 👈این یعنی حجاب در قدیم لزوما مبتنی بر فرهنگ دینی نبوده و مبتنی بر فرهنگ عفاف هم لزوما نبوده بلکه مبتنی بر فرهنگ کرامت بوده است؛ 👈ولی امروزه کرامت و معنای آن را عوض کردند که در بی حجابی است و بی حجابی و خودنمایی شخصیت میدهد و زن چیزی جز همین زینتها برای چشم همگان نیست. انصافا خیلی دسیسه ی شومی است. فریب بزرگ! 🔻اگر قدیم از زنی میخواستیم زینت خود را در جامعه آشکار کند در روان نیمه خودآگاه فرهنگی اش میگفت مگر من بی هویت و بی شخصیتم که هر کسی لیاقت دیدنم را داشته باشد؟! مگر من مانند کنیزانم؟! دیگران در مورد من چه فکر خواهند کرد؟! من باید مانند درّی در میان صدف مستور باشم. ولی امروزه اگر از زنی بخواهیم حجاب داشته باشد میگوید مگر من أمّل و زشتم که زیباییهایم را پنهان کنم؟! دیگران در مورد من چه فکر خواهند کرد؟! مشکل عمده ی حجاب در زمان ما دقیقا در تحول این معنا است. چندان ربطی به دین ندارد🔺 ✋رفقا برای این باید فکری کرد. باید این فرهنگ شوم را تغییر داد. باید میل به زیبایی زنان را جهت مناسب داد. 🔻باید به آنها فهماند بی حجابی به ضرر آنهاست. باید به آنها فهماند بر خلاف گمانشان مردها معمولا نمیتوانند بین زیبایی و جذابیت جنسی زن تفکیک کنند. مساله بی حجابی در واقع مساله ی فریبی بزرگ و سازمان یافته علیه زنان است🔺 ✅از همینجاست که ممکن است با یافتن شاخصهای واقعی دینداری ادّعای افزایش سطح باورهای دینی را با وجود گسترش بد حجابی و بی حجابی لزوما گزافه گویی ندانست. ✅از همینجاست که تعجّبمان از ظهور پدیده های دینی بزرگ در جامعه ی کنونی با وجود گسترش بد حجابی مانند اربعین و اجتماع غدیر و مانند آن زائل میشود. ✅از همینجاست که باید مراقب بود شیوع بد حجابی باعث رانده شدن روانی اینها از جامعه ی دینی نشود. همانطور که شیوع دیگر گناهها در روان آنها به معنای دور شدن از دین معنا معنا نمیشد. 👈نباید طوری به جامعه القاء نمود که بد حجابی مساوی بیرون رفتن از دین است. باید بلوغ دیگری به بحث داد. باید صحنه ی مبارزه را دقیقتر مشخّص کرد. 👈در شماره ی دیگری مقداری در زمینه حجاب سخن خواهم گفت ...