باسمه تبارک و تعالی (۱۵۶) «نکاتی در زمینه بی حجابی» «زوال معنای کرامت از حجاب با تبلیغات شوم» (۲) 🔴در نوشته ی قبلی بیان کردم که سرّ شیوع بد حجابی در زمان ما به دسیسه ای شوم در معنازدایی از آن به شکل تدریجی بوده است. اصلا مسأله چندان تبار دینی ندارد تا فقط مذهبی ها و آخوندها در برابرش موضع بگیرند! آزادگان و ملّی گراها و انسان پرستها و... هم باید موضع بگیرند. ⚪بگذارید مثالی بزنم! شخصی داشت در ماه رمضان آب میخورد! به او گفتند چرا آب میخوری مگر نمیدانی حرام است؟! گفت راستش من از آن حیث که حرام است نمیخورم از آن حیث که تشنه ام شده میخورم! به شخص دیگری گفته شد چرا شرب خمر میکنی مگر نمیدانی حرام است؟! گفت من به خاطر حرمتش نمیخورم به خاطر لذّتش میخورم! 👈حالا به همین قیاس میگوییم چرا بی حجاب شده ای مگر نمیدانی حرام است؟! او نیز میگوید من به خاطر حرمتش بی حجاب نیستم به خاطر زیبایی و راحتی اش بی حجابم! ✔در اینجا چیزی که رخ داده است آن است که در قدیم این مطلب هر چند به شکل ناخودآگاه وجود داشت که اگر به کسی میگفتی: چرا حجاب داری مگر تو اینقدر با تقوایی؟! در روان نیمه خودآگاهش میگفت من از آن حیث که خیلی با تقوا هستم حجاب ندارم بلکه از آن حیث که خیلی غرورم و کرامتم مهم است حجاب دارم. مگر من بی فرهنگ و هرزه ام؟! 👈چرا بر این امر تأکید میکنم؟ چون گاهی در تبلیغ برای حجاب امور دیگری را زنده میکنند که هر چند حقّ است چندان کارساز نیست.