🔹اگر چنین است بدان سرّ اشکال تو آن است که یک امری را هنوز نفهمیده ای! آن هم این است که تو تنهای تنهایی! و لقد جئتمونا فرادی کما خلقناکم اوّل مرة! 🔸گویا هیچ موجودی جز تو در عالم نیست. این همان بصیرتی است که مردان راه به آن نیاز دارند. در عالم هیچ خبری نیست جز خدا و جلوه های او و امتحان تو برای دیدن او! امتحان تقوا! فقط با او مشغول باش! دید آیه بین داشته باش! در محضر اویی! 👈همه ی اینها برای آن است که او را در پس این جلوه ها ببینی! گویا طاووسی زیبا پرهای رنگارنگ خود را گشوده و تو را به تماشا فراخوانده است. مشغوله عن الدنیا بحمدک و ثنائک 🔹آری رفقا سرا از بیگانه خالی است! این همان چیزی است که برای درکش باید می نوشید! عقلی دیگر میخواهد! بصیرتی دیگر میخواهد. 🔻رفقا در مواجهه با تشتتات بیرونی میدانید باید چه کرد؟ باید آنها را به درون کشاند! نباید با آنها در بیرون جنگید! اگر در بیرون با آنها بجنگید مغلوبید! زیرا در زمین دشمن جنگیده اید! دشمن میخواهد شما را غافل کند! غفلت بزرگ هم غفلت از نفس است. فراموش کردن خود است! در بیرون جنگیدن یعنی فراموشی خود! پس باید چه کرد؟! باید آنها را به درون خودمان بکشانیم و در مملکت نفسمان با آنها مواجه شویم. جایی که دیگر فقط خودمانیم. در آن تنهای تنهاییم! گویا همه اش در درونمان در حال مبارزه هستیم. در درونمان در حال توجّه و نگریستن هستیم. اصلا حواسمان گویا همه اش به درونمان است. وقتی چنین است تشتتی نیست. خودمان را در شلوغی های بیرونی گم نمیکنیم🔺 ✅اگر چنین شد نیرو میگیریم. قدرت میگیریم. ترسها کنار میرود. در حال تبلیغ و معاشرت و سخنرانی و... هستیم ولی گویا با خودمان خلوت کرده ایم! مخاطبمان خودمان هستیم. سحرگاهان که مخمور شبانه گرفته باده با چنگ و چغانه نهادم عقل را ره توشه از می ز شهر هستیش کردم روانه ندیم و مطرب و ساقی همه اوست خیال آب و گل در ره بهانه بده کشتی می تا خوش برانیم از این دریای ناپیدا کرانه 🔸یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا الله و لتنظر نفس ما قدَّمت لغدٍ. یعنی به یک چیز نگاه کنید؛ به این کثرتها توجّه نکنید! به این نگاه کنید که در مواجهه با آنها چه توشه ای اندوخته اید؟! یعنی به خودتان نگاه کنید! 🔹مراقبت از نفس یعنی چه؟! یعنی مراقبت از اینکه این نفسمان فراموشمان نشود. مراقبت از اینکه این نفسمان در برابر این تشتتها و کثرتها چه میکند؟! ما قدّمت لغد؟! برای ابدیتش چه چیزی را در خود ذخیره میکند. عظمت ابدیت در پیشگاه خدا همواره باید مدّ نظر باشد! 🔸علیکم انفسکم لا یضرّکم من ضلّ اذا اهتدیتم! چند بعد معنایی دارد. یک بعد معناییش در سیاق احکام سلوکی قابل فهم است. علامه طباطبایی ره در رساله ی الولایة میگوید یعنی این بیرونیها در شما هیچ تأثیری ندارد. 👈شما چیزی نیستید مگر همان چیزی که در درونتان میگذرد! ما را با بیرون چه کار؟! به جان خودتان برسید! مراقبت جان خودتان باشید! اساس کار جان خودتان است. مراقب جانتان باشید! 👈سر و صداها و غوغاها را در درونتان دنبال کنید نه در بیرون! یک تحوّل نگرشی باید داشت. در بیرون خبری نیست. هر چه هست اینجاست! چرا اینقدر خودتان را به بیرون نفستان مشغول میکنید؟! 👈اگر اینطور باشید نفستان را فراموش میکنید! همان چیزی که باید به اصلاح آن بپردازید. 🔹کار ما یک چیز است! جملة اشتغاله فیما أمره به و ما نهاه عنه! کارمان مراقبت از نفس است. یعنی چه؟ یعنی اینکه همه چیز را در درون خودمان ببینیم. همه امور را برای ابتلاء بدانیم تا خودمان فراموشمان نشود. 👈اگر چنین است دیگر گویا تشتتی در بیرون نیست. در درون خودمان گویا دم به دم با ابتلائاتی مواجه میشویم 👈ابتلاء یعنی چه؟ یعنی مسابقه اینکه آیا انسان در این صحنه های مختلف آن پشت صحنه را میبیند؟ خدا را میبیند! تقوا دارد؟! آن نور پاک را در این جلوه ها به نظاره مینشیند؟! 👈کارهای بیرونی را بکنیم ولی در درون باشیم! گویا اصلا بیرون نیامده ایم! بیرون را به درونمان بکشیم. بیرون هیچ خبری نیست ✋گمراهمان نکنند! بزرگترین گوهر و حقیقت در درونمان است. غنا و ثروت در درون است. اللهمّ اجعل غنای فی نفسی! خدا کند این تحوّل نگرشی برایمان دیر یا زود ایجاد شود ✔اساسا دستور محاسبه نفس و سپس مراقبه زمینه هایی برای فهم تدریجی همین حقیقت است. انسان به مرور که محاسبه میکند به مراقبه کشیده میشود و به مرور که مراقبه میکند از بیرون کنده شده و همه چیز را در درون میبیند و به مرور که چنین شد تازه با عظمت وادی نفس آشنا شده و میفهمد همه ی خبرها اینجاست 🔸به قول آن عزیز سفر کرده در هزار و یک کلمه: 📖در هر جا و با هر کس تویی و کسی با تو نیست با تن ها چنانی که تنهایی: سرا خالی است از بیگانه می نوش که جز تو نیست ای مرد یگانه