⚪از همینجاست که باز متوجّه میشویم که یکی از تفاوتهای دنیای قدیم و جدید در تغییرات گسترده ای است که در زمینه «کدام دانی» رخ داده است! مهندسی رغبتها و علاقه های دانایی! به دنبال فهم چیستی ها و هستی ها جزئی هستند که زمینه برای فهم چگونگی هایی باشند که با دانستن آن بتوانند از آنها استفاده کنند. آنها را به خدمت خودشان بگیرند. 👈حقیقت را به خدمت خود بگیرد نه آنکه خود کمر به خدمت حقیقت ببندد. قبلا هم در بذل خاطر شماره ۱۵۲ گفتم که دنیای امروزی دنیای عدم ثبات و تغییر است. 👈بشر از براهین کلی دور شده و تمایل به علوم جزئی پیدا کرده است. این هم متناسب با حس گرایی اوست. با همین جزئیّات است که در ظاهر زندگی میکند. گمان میکند کلیات موهومات است و به دردش نمیخورد! محسوس نیست! 👈قدیمیها دنبال حکمت بودند و امروزی ها دنبال اطلاعات! چنین تمایلی که مبتنی بر انسان گرایی و دنیا گرایی و حس گرایی نوین است مقتضی آن است که کدام دانی او تغییر گسترده ای یافته و در ادامه مایل به فهم چگونگی ها و توصیفها باشد. فرهنگ کدام دانی انسانها تغییر کرده است. 🔹بشر در دنیای امروزی طوری شده که به گمانش خوب بلد است چطوری از محیط پیرامونش بهره کشی کند. همه اش به دنبال ارتقا این امر است. همین را پیشرفت علم میداند. 👈به خاطر همین رویکرد نسبت به مقوله ی دانایی است که نسبت به گذشته بد بین و نسبت به آینده خوش بین است. زیرا آینده نوید پیشرفتهای بیشتری در فهم چگونگی ها و روشهای سیطره میدهد. 👈بشر امروزی بسیاری چیزها را بلد است ولی نمیداند! از اختر شناسی بگیرید تا فیزیک و شیمی و علوم انسانی و... . نمیداند اینها برای چیست؟ غایتش چیست؟ مبدأش چیست؟ 👈بلکه بالاتر از این را بگویم! گویا نمیخواهد هم اینها را بداند! دانستن اینها افسار او را میکشد! علوم مزاحمی است! در ناخودآگاه تمدّنی تمایلی به این فهمها نشان نمیدهد. 👈از همینجاست که در علوم نوین نفس الحادی و شرک دمیده شده است. علمی که خود آیتی میتواند باشد باعث دوری شده است. علوم بشری افسار پاره کرده اند. رئیسشان را که باید فلسفه الهی باشد کناری نهاده اند. دستشان را از دست پدرشان رها کرده اند. 🔹رفقا وقتی أسّ المطالب فرهیختگان و جامعه ی انسانی تغییر کرد میدانید چه میشود؟ تمدّنی دیگر ایجاد میشود. انسانی دیگر متولّد میشود. قیمت انسان به قیمت مطالبش است. به تعبیر زیبای امیر المؤمنین علی علیه السلام: «قیمة کلّ امرئ ما یحسنه»! 👈از همینجاست که وادی دانش در دنیای مدرن طوری شده که انسان را از عالم دین و ایمان دور میکند. أسّ المطالبش فرق دارد. 👈در آموزش و پرورش امروزی چیزی بیرون نمی آید که در امتداد قرآن و کربلا و مهدویت باشد. گویا غرابت دارند! گویا ایمان چیزی میگوید و علم چیز دیگر! 👈اینها به دلیل تغییر در نظام پرسشهاست. به دلیل شکاکیت دستوری و عدم تمایل به پرداختن به أمّهات المسائل و هندسه ی حقیقی حاکم بر پرسشهاست. 👈همان نظرگاهی که بر اساس آن این آیات الهی قابل فهم است: 📖«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ* الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ‏ فِي‏ خَلْقِ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ* 📖رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ* رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْإِيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ* 📖رَبَّنا وَ آتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى‏ رُسُلِكَ وَ لا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْمِيعاد»