👈سخنم در همینجاست. آیا ممکن است انسان آگاه و با سوادی مانند او که مدّتها در رأس قدرت بوده واقعا این همه باطل فهمیده باشد؟! آیا نباید ولو درصدی اندک به او حق داد؟!
⚪قرآن کریم در برخی از آیاتش پرده از روی حقیقتی برداشته که میتواند پاسخ این امر باشد. آری اگر انسان مبتلا به بیماری مهلکی به نام اعراض مستمرّ و استکبار در برابر حقّ شود دیگر قتلگاه حقیقت به پا میکند! فاتحه اش را بخوانید! دنبال هیچ منطق دیگری نگردید! منطق کفر حاکم شده است.
🔹بگذارید دقایقی را بر سفره ی انسان شناسی قرآنی بنشینیم. قرآن میخواندم به این آیه ی سوره مبارکه یس رسیدم که:
📖«وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِين»
👈یعنی اراده ی اعراض مستمر کرده اند! یک اراده کرده اند و آن هم اراده ی اینکه دیگر حق را نبینند و نشنوند! اراده ی استکبار و جحود کرده اند. اعراض یعنی چه؟! یعنی اینکه انسان با پشتش به استقبال حقیقت برود! به حقیقت پشت کند! خوب دقت کنید چه دارد رخ میدهد! انسان قدرت آن را دارد که به حقیقت پشت کند!
👈راستی که انسان موجود عجیب است! ما ها معمولا با اراده های جزئی آشنا هستیم. کارمان اینقدر خراب نمیشود که مبتلا به چنین اراده های کلّی شومی شویم! به خاطر همین دچار خطا در تحلیل میشویم.
👈فکر میکنیم یک جا، دو جا، ده جا، ولی نمیشود در همه جا در زمینه خاصی باطل گفت! ولی واقعا میشود. آن هم وقتی که انسان فقط یک اراده کند! آن هم اراده ی اینکه در آن زمینه حق را نبیند!
👈دستش را در مقابل خورشید حقیقت بگیرد و صادقانه بگوید حقّ را نمیبینم! کسی که خودش را به خواب زده را نمیتوان بیدار کرد!
📖«كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّار»
🔹وقتی چنین شد ذرّه ای در صحّت مواضع ایمانیمان تردید نکنیم! ذرّه ای هم به آنها حقّ ندهیم! فقط بگوییم؛ لقد صدق الله و رسوله؛ هذا ما وعدنا الله و رسوله:
📖أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُم
✔اینها دیگر هیچ حرفی نخواهند شنید! مسأله که دیگر حقّ و باطل نیست که بتوان با بحث برایشان چیزی را اثبات کرد! نفس الامر ندارد تا دنبال تحقیق صدق گزاره ها باشیم! مسأله هوای نفس است. مسأله اراده ی اعراض مستمر است!
📖فَإِنْ لَمْ يَسْتَجيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمين
⚪اصلا حقیقت ناب که مانند آبی گواران تشنگان حقیقت را سیراب میکند برای آنها مانند زهر ناب است! اصلا بدشان می آید از حقیقت! این همان حقیقت انسان شناسانه است که امام صادق علیه السلام بعد از بحث با ابن ابی العوجاء و دیدن استکبار او بر حقیقت افشا نمود!
📖إِنَّ مَنْ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی عِلم وَ أَعْمَى قَلْبَهُ اسْتَوْخَمَ الْحَقَّ وَ لَمْ يَسْتَعْذِبْهُ وَ صَارَ الشَّيْطَانُ وَلِيَّهُ وَ رَبَّهُ وَ قَرِينَهُ يُورِدُهُ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ ثُمَّ لَا يُصْدِرُه
👈الله اکبر! «من أضلّه الله علی علم»! یعنی ضلالت با علم! دانسته گم میشود! چه زمانی؟! وقتی که حق در کام چنین شخصی وخیم و تلخ است! اصلا گوارا نیست! شیطان افسارش را گرفته است! به جای چشمه های آب گوارا او را به سمت مناهل الهلکه و چشمه های زقّوم میکشاند!
📖«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْديهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ»
🔻پدیده گم گشتگی خودخواسته یا همان أضلّه الله علی علم خود توأم با پدیده اعراض و پشت کردن و لجاجت ورزیدن در برابر حقیقت است🔺
✔کارشان به جایی میرسد که هر چقدر با آنها بحث کنید و آنها را در تنگنای حقیقت قرار دهید نفرتشان بیشتر میشود! کفرشان بیشتر در می آید! مانند گربه ای که در جایی گیر افتاده باشد یک دفعه وحشی میشود!
📖«وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً * وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ في آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبارِهِمْ نُفُورا»
🔹شاید تجلی همین اراده مرموز است که در جای دیگری از سوره یس اینطور بیان شده است؛ عالم عالم تسانخ است: