✔نکته ی آخر این است که خوب است این روایت را با پنج متنش بررسی دلالی کرد. زیرا گفتیم این روایت کلاه رنگارنگ دو متن شیعی دارد و سه متن عامّی؛ دو متن شیعی یکی متن کلینی است و دیگر متن شیخ مفید که تفاوتهای اندکی دارند ولی در هر حال نکاتی را در بر دارد و سه متن عامّی نیز یکی متن حكم بن موسي و دیگر متن یزید بن هارون و دیگر متن احمد بن عبدالاعلی شیبانی از فرج بن فضالة از ابو خالد افریقی است. هر سه متن را ابن عساکر در جلد ۶۱ تاریخ دمشق آورده است. 🔴۱-بُرنس در کتاب العین منسوب به خلیل بن احمد به لباسی معنا شده که کلاهی متّصل به خودش دارد. چیزی شبیه کاپشنهای زمان ما ولی به شکل لباس بوده که سر را هم میپوشانده است. ازهری در تهذیب اللغة و ابن سیده در المحکم و همچنین المخصّص و زمخشری در الفائق همین معنا را آورده اند. ولی ابن دُرید در جمهرة اللغة میگوید: «کمّة طویلة کان النسّاک یلبسونها فی صدر الاسلام». یعنی کلاه درازی که نماد اهل عبادت و عزلت در صدر اسلام بوده است. این ویژگی صدر اسلامش ظاهرا به معنای آن است که از فرهنگهای دیگر به اسلام سرایت کرده بوده است. به عبارتی باید این واژه را واژه ای غیر عربی دانست. قابل بررسی تاریخی است. طریحی در مجمع البحرین میگوید نصاری از آن استفاده میکرده اند. 👈جوهری نیز در صحاح کلام ابن درید را پذیرفته و آن را قلنسة طویلة میداند که نسّاک در صدر اسلام میپوشیده اند. 👈زمخشری نیز در مقدمة الأدب آن را «کلاه زاهدان» معنا کرده است. همینطور مطرّزی نیز در المغرب و فیّومی در المصباح المنیر همین معنا را پذیرفته اند. 👈ابن اثیر در نهایة وقتی با این دو معنا مواجه شده در معنای خبری که در آن آمده: «ضربنی عمر فسقط البرنس عن رأسی» معنای لباس خاص را آورده و سپس به قولی که به کلاه معنا شده اشاره میکند. این نشان میدهد که تمایل به همان معنای لباسی برنس دارد. 👈همین کار را ابن منظور در لسان العرب کرده است. فیروز آبادی در قاموس وقتی خواسته جمع بندی کند هر دو معنا را در عرض هم و بدون تفضیل ذکر کرده و میگوید: «البرنُس قلنسوة طویلة أو کلّ ثوب رأسنه منه». 🔹اما مراد از بُرنس ابلیس در این روایت کدام است؟ این بحث اثر گذار است چون اگر به معنای کلاه باشد همانگونه که خواهد آمد بار دینی و معنوی دارد. مرحوم علامه مجلسی در بحار و مرآة العقول و همینطور مرحوم ملا صالح مازندرانی در شرح کافی اختیاری نکرده اند و هر دو معنا را فقط نقل کرده اند. 👈ولی مرحوم فیض کاشانی در وافی معنای کلاه بلند را آورده ولی آن قیدش که لباس نسّاک بوده را نیاورده است. در هر حال آنچه در این روایت مراد است بُرنُس به معنای کلاه بلند نسّاک است است. 👈چون هم معنایی ریشه دار برای این واژه است که همواره مورد تأیید لغویّون بوده و هم اینکه در این روایت به صورت خاص قرینه داریم که مراد کلاه است زیرا تعبیر این است که: « فَلَمَّا دَنَا مِنْ مُوسَى خَلَعَ الْبُرْنُسَ» آنچه در اینجا مناسبت خلع دارد آن است که کلاه باشد. لذا آن را به کلاه رنگارنگ معنا کردیم. 👈همچنین متن یزید بن هارون از فرج بن فضالة از ابو خالد افریقی ظهور بیشتری در این دارد که مراد کلاه است: «فلما انتهى إليه قلع برنسه ووضعه» 👈همچنین از مضامین روایات مانند باب القلانس کافی اینطور برداشت میشود که مراد همان کلاه است. در امالی صدوق نیز در روایت حضرت یحیی این تعبیر آمده است که: «وضع البرنس علی رأسه» و یا در نقل دیگری داریم: «و علی رأسه برنس أحمر» و... . 🔴۲-نکته ی معنایی دیگر در این روایت آن است که بُرنُس را معمولا عبّاد و نسّاک استفاده میکرده اند! این خودش نکته ی جالبی است. چرا شیطان با چنین کلاهی به فریبکاری مشغول است؟! یک وجهش این است که شیطان در قالب نوعی خیرخواهی و ظاهر خوب به دلفریبی مشغول میشود! از باب «هل ادلّکم علی شجرة الخلد و ملک لا یبلی» است. یا اینکه اساسا انحرافات به خاطر انحرافاتی است که ابلیس در عالم ادیان ایجاد کرده است.