🔸«اتّقوا فراسة المؤمن فإنّه ینظر بنور الله»🔸 در روایات نوعی فراست ویژه و انسان شناسی و شخصیت شناسی ویژه برای مؤمنین ادّعاء شده که مؤمنین بسته به درجه ی ایمانشان توان مرموزی در تشخیص بعضی پدیده ها و انسانها دارند! هم عامه در کتبی مانند سنن ترمذی و هم خاصّه با طرق متعدّدی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که حضرت فرمود: 📖«اتّقوا فراسة المؤمن فإنّه ینظر بنور الله»! 👈این روایت با لفظ تقریبا واحد بسیار مشهور بوده و از آن روایاتی بوده که از همان ابتدا از کتابها خارج شده و وارد فرهنگ عمومی جامعه شده بوده است. 👈اینگونه روایات اساسا از بحث سندی بی نیاز میشوند! لذا اینکه برخی در آن مناقشه سندی نموده اند دور از صواب است. 👈در اصول سرخسی از عامه دیدم که به واسطه این روایت به جواز تحرّی عند فقد الادلّه برای تعیین قبله استدلال کرده بود! 👈همچنین ابن حجر در فتح الباری بحثی را ذکر کرده که آیا میتوان احکام شرعی را با الهام اثبات کرد؟! بسیاری معتقدند عند فقد الادلة میشود! 👈بلکه برخی این الهامات را حجّت هم دانسته و به همین فراست مؤمن و محدّث بودن برخی مؤمنین و همچنین حدیث معروف وابصة استدلال کرده اند! 👈«ما حاك في صدرك فدعه وإن أفتوك» که در اینجا شهادت قلب حجّتی مقدّم بر فتوا قرار داده شده است. حدیث وابصه را خاصّه نیز در قرب الاسناد نقل کرده است. ⚪از جمله نقلهای جالب توجّه در زمینه این روایت مطلبی است که واقدی در فتوح الشام آورده است! خلیفه ی دوّم به واسطه همین روایت دختر کسری یا همان شهربانو را به تزویج امام حسین علیه السلام در آورد! واقدی نقل میکند که وقتی غنائم عظیم به مدینه رسید عمر آنها را بین صحابه میکرد! تا اینکه رو کرد به حسنین علیهما السلام و کلماتی عجیب در مدح آنها گفت! 📖«ثمّ أنه نظر إلى الأخوين الزاهدين والغصنين النضرين سيدي شباب أهل الجنة وريحانتي نبي هذه الأمة وقال لهما يا حبيبي ما الذي أخركما من مثلكما يفتخر وقال ألستما سبطي الرسول أليست أمكما فاطمة البتول أليس أبوكما سيف الله المسلول أليس في بيتكما نزل التأويل أليس كان سادسكما تحت العباء جبريل أليس فيكما أنزل الله الجليل ما على المحسنين من سبيل فان افتخرتما فلكما الفخر البليغ ثم أمر لكل واحد منهما بعشرين ألف درهم» 👈در اینجا فرزندش عبد الله بن عمر اعتراض کرد که چرا به من هزار درهم دادی ولی به هر کدام از این دو ۲۰ هزار درهم دادی؟! و عمر هم باز عبارات عجیبی گفت: 📖«ان كان لك جد كجدهما أعطيتك أو أم كأمهما وفيتك وان كان لك أب كأبيهما أرضيتك يا بني كل نسب يضمحل يوم القيامة ويخفي الا نسب البتول» 👈ولی غرضم ادامه ی نقل واقدی است. وی نقل میکند که نوبت به دختر کسری رسید در حالیکه در پرده ای و پر از زر و زیور و جواهرات بود! خواست او را بفروشد! 👈به شخصی گفت برو پرده را کنار بزن تا زیباییش دیده شده و قیمتش بالا رود! ولی شهربانو امتناع کرده و ضربه ای به سینه ی آن شخص زد! 👈عمر خشمناک شد و خواست با شلّاغش شهربانو را در حالیکه گریه اش گرفته بود بزند که امیر المؤمنین علی علیه السلام صدا زد: 📖«مهلا يا أمير المؤمنين فاني سمعت قول رسول الله يقول ارحموا عزيز قوم ذل وغني قوم افتقر فسكن غضب عمر» 👈در اینجا خلیفه گویا اینطور گفت حال که حدیثی از پیامبر گفتی بگذار من هم حدیثی بگویم و آن هم این است که از حضرت شنیدم: «اتّقوا فراسة المؤمن فإنّه ینظر بنور الله». مصداقش هم خودم هستم!!! 👈چون دیدم این شهربانو به حسین زل زده است! من هم فهمیدم که از بین این جمعیت فقط میل او را دارد چون کسی زیباتر از او نیست! 🔴معمولا این روایت به عنوان نوعی کرامت برای برخی اولیاء الهی معنا شده است. حالا این قسمتش که مربوط به چشم باطن بین و کرامات اولیاست را کاری ندارم! واقعا هم بحث مهمی است که در روایات ما به آن اشاره شده است. ابن عربی در باب ۱۴۸ فتوحات مباحث مهمی در این زمینه آورده و فراست را به طبیعی مزاجی حکمی و روحانی نفسی ایمانی تقسیم میکند. 👈ولی لفظ حدیث عمومیت دارد. در روایت مرحوم صدوق در عیون از امام رضا علیه السلام نیز این فراست بسته به درجه ی ایمانی شخص امری تشکیکی دانسته شده و اساسا بعدی از علم غیب ائمه علیهم السلام با استدلال به این روایت تبیین شده است: 📖«فَمَا وَجْهُ إِخْبَارِكُمْ بِمَا فِي قُلُوبِ النَّاسِ قَالَ ع لَهُ أَ مَا بَلَغَكَ قَوْلُ الرَّسُولِ ص اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ‏ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ قَالَ بَلَى قَالَ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ لَهُ فِرَاسَةٌ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ عَلَى قَدْرِ إِيمَانِهِ وَ مَبْلَغِ اسْتِبْصَارِهِ وَ عِلْمِهِ وَ قَدْ جَمَعَ اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مِنَّا مَا فَرَّقَهُ فِي جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ‏ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِين‏»