به وقت دل | رحمت نژاد
#الـسلـام‌عـلی‌الـطفـل‌الـرضـیع حـجمِ تـیرے کـه عـلمـدار زمـینــــْ گـیرشـــْ شـُد بـاورم نیستـــ
بچه ها ، همیشهٔ عمرشان برای مادرها عزیز هستند اما آن ماه های شیرخوارگی انگار وصل هستند به جان مادر ... برای چند ساعت بنا بود موسای شیرخواره را از مادرش بگیرند همین اندازه که توی صندوق چوبی بگذارندش بسپارندش به نیل ... فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافی و لا تَحزَنی ...(قصص/۷) آسیه و فرعون او را از آب بگیرند از سینه هیچ زنی شیر نخورد و خواهر موسی مادر را به قصر معرفی کند و دوباره موسی برگردد به آغوش مادر ... وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَىٰ أَن يَنفَعَنَا ...(قصص/۹) همه اینها را هم وحی کرده بودند به مادر موسی بعد هم قلبش را محکم نگه داشتند که نا آرامی نکند وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَىٰ قَلْبِهَا ...(قصص/۱۰) من اما همیشه این آیات سوره قصص را که می خوانم دلم ابری می شود برای دل رباب و چشمهایم بی اراده می بارند و میمیرم برای تنهایی امامم که نه فقط حرمله بن کاهل اسدی بلکه تمام لشکر دشمن چشم انتظار ایستاده بودند تا شکستن سیدالشهدا را تماشا کنند و جان میدهم برای آن لحظه‌ی یَتَلذیٰ عَطشاً همان لحظه ها که علی کوچکتان شبیه ماهیِ دور از آب لبهایش را تکان می داد و چه به آب برسد و چه نرسد عمرش تمام است سیدالشهدا جان شما اهل کجایید آقای من؟ اهل کدام مردستانید مولای من؟ سلام ما به مادرِ علیِ کوچک خدا قربانی شما را بپذیرد ...!!! من اما هنوز جواب سوالم را نگرفته ام بانو قادر مطلق ما چگونه قلب شما را نگه داشته بود که از هم نپاشد؟ ای وای بر من ... @be_vaghte_del313