🍃 مدینه سیاهپوش شده بود تو رها از زنجیرهای ستم آسمانی شده بودی 🍁 تابوت تو بر شانه‌ی برادرانت ، به حرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) نزدیک‌تر می‌شد؛ جوانان بنی هاشم ⛅ ناله‌ی فراق را با زمزمه بر لب داشتند. چیزی تا 💚 حرم پیامبر نمانده بود که از روبرو، سوارانی جنگجو به سمت جمعیت تاختند... تابوت بر شانه‌ی برادرها معلق ماند. تیرها به چوبه‌ی تابوت نشستند. 🍃 پیکرت تیرباران شد... و حالا داغ قلب زینب(سلام الله علیها) بیشتر و بیشتر می‌شد و امام حسین(علیه السلام ) با اندوهی سخت نماز دفن برادر را آرام آرام اقامه می‌کردند . . . و کسی جز خدا از دل عباس ( علیه السلام ) خبر نداشت. صبر کن عباس تا عاشورا . ✋💔💔 ❣ @beheshtesamen 🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترون مون دعوت کن