💎یک سری آدم‌ها هستند مدام ناراحت‌اند ! هرکاری هم که کنی ، دوست دارند ناراحت بمانند ... عجیب نیست !؟ آدم یک‌جاهایی از درد کشیدن لذت می‌برد ... از زمین خوردن ، عادت می‌کند به کم آوردن ... همه روزهایی را دارند که فرو ریخته‌اند ، لبخندهای الکی زده‌اند ، کرور کرور اشک دمِ مشکشان گذاشته‌اند ... حرفی نیست ! حرف آن است که در این روزها نمانی و دست‌وپا نزنی ... بحث آن‌جاست که چقدر می‌خواهی به بد بودنت ادامه بدهی که هم حالِ خودت به هم بخورد هم اطرافیان ؟! گاهی باید کَند و رفت از هر آنچه که تکه‌تکه نگه‌ت داشته ... غصه بخوری که چه ؟! چندبار زندگی می‌کنیم مگر ، که این هم به دستِ بهانه‌های الکی ! درست شنیدی ، الکی ! خراب شود ؟ هیچ‌کس به اندازه‌ی خودِ آدم ، حالِ آدم را خوب نمی‌کند ... هیچ‌کس بهتر از خودت نمی‌فهمد که قهوه‌ی داغِ دمِ غروب چطور به روح و روانت می‌چسبد و بوی باران چگونه از خود بی‌خودت می‌کند ... هیچ‌کس نمی‌داند ... آدم‌ها ناراحت می‌شوند ، می‌شکنند ، جان‌نداده می‌میرند ، اما یک‌جایی باید این قضیه را تمام کنند ... بیشتر از این دیگر حال‌به‌هم‌زن است ! از ما گفتن ... اما بنده در جواب شما دوست عزیز می گویم: اگر در غزه و بیت المقدس آزاد و صلح و بدون جنگ و پیروزی و دنیای با عدالت و... با کودکان غزه و مردم و سربازان امام زمان( سربازان مقاومت)یک قهوه خوردیم اون هم هنگام غروب آفتاب و بوی نم باران و دیدار با امام زمان عج چه حالی می دهد؟!