✅گزارش جلسه علی باقری نماینده ارشد ایران در مذاکرات با اهالی رسانه
👈قسمت دوم
یک مسئله دیگر هم که بسیار برایشان اهمیت داشت مسئله گریز هسته ای بود. جالب بود که میگفتند آن مدت زمان هایی که در برجام گنجانده بودیم از این جهت بود. من بهشان گفتم شما از کجا این برآوردهای زمانی را تعیین کردید که گفتند محرمانه است.
یک نکته دیگر اینکه قرار بود 8 سال و نیم بعد از برجام قرار بود که IR6 را آغاز کنیم و بسازیم. اما الان نه تنها ساختیم بلکه تولید انبوه کردیم و به 20 درصد و 60 درصد هم رسانده ایم. در مذاکره ما گفتیم که نابودی این سانترفیوژها خط قرمز ماست. با کش و قوس های فراوان بنا شد که همه آنها حفظ شود. طرف مقابل پذیرفت که ما این ماشین ها را انبار کنیم و هر زمان لازم شد بتوانیم به سرعت آنها را دوباره نصب کنیم. آنها گفتند در نطنز نباید نگهداری شود. باز هم ما مخالفت کردیم. چون هم انتقال زمان بر بود و هم معلوم نبود در حین انتقال هزار و یک مشکل پیش بیاید. بالاخره آنها پذیرفتند حرف ما را. اینجا نقطه ثقل اصلی تضمین شد. یعنی برگشت پذیری به هنگام.
یک نکته در مورد تضمین عرض کنم. تضمین باید جوری باشد که اختیار استفاده از آن ابزار در اختیار ما باشد. وگرنه دیگر تضمین نیست. این اتفاق افتاد و الان برگرداندن این دستگاهها در اختیار ماست.
مسئله ای که وجود دارد آمریکایی ها زمانی این احساس را کرده بودند که نظام ایران کارش تمام است. با این تحلیل آمریکا خارج شد تا بتواند یک فشار سنگین بیاورد و کار یکسره شود اما این تحلیل غلط بود. به هر طریق اگر ما تشخیص دهیم آمریکایی ها از دوباره از برجام خارج شده اند اختیار استفاده از این دستگاهها در اختیار ماست و ما می توانیم به سرعت برگردیم. بند 26 برجام که ما همین الان هم به آن استناد می کنیم اینجا کارساز است.
در مسئله هسته ای ما 4 رکن اساسی داریم: اول ماشین ها که گفتیم شرایط حفظ و انبار شدنشان را. دوم زیرساخت ها: تا اوایل اسفند طرف مقابل به طور جدی دنبال این بود که سکوهای بتنی که ماشین ها روی آنها سوار می شوند باید جمع آوری شود( همان اتفاقی که طبق برجام در فردو جمع آوری کردیم). در نهایت جمع آوری زیر ساخت ها را ما نپذیرفتیم. سوم:اورانیوم طبیعی: بنا شد طبق آنچه در برجام بود اورانیوم غنی شده بالای 3.6 را از کشور خارج کنیم و ما به ازای آن 250 تن اورانیوم طبیعی بگیریم. در دور قبلی ما به ازای تحویلی به ما 130 تن بود. رکن چهارم: دانش و تحقیق و توسعه: که ادامه پیدا می کند.
در مسئله تحریم ها برجام به طور کامل محقق می شود با این ملاحظه که تحریم های بیشتری گنجانده شده و امتیازات بیشتری گرفته ایم. در برجام 5 فرمان اجرایی رئیس جمهور بود که برداشته می شود و این بار هم اتفاق می افتد. 5 فرمان اجرایی هم در دوره ترامپ بود که آنها هم برداشته می شود. یکی از فرامین اجرایی ترامپ که موسسات و نهادهای عمومی و اقتصادی را شامل می شود هم موضوع مهمی است که با فشار بالا به طرف مقابل تحمیل کردیم. طبق این فرمان اجرایی آستان قدس، ستاد اجرایی فرمان امام، ستاد مشترک، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و .... که 150 مجموعه اقتصادی و 17 بانک را شامل می شود و تحریم بود از تحریم خارج می شود.
تحریم تسلیحاتی هم که در سال 1400 آقای عراقچی می گفت آمریکایی ها گفتند بررسی می کنیم اما وقتی جنگ غزه پیش آمد گفتند بر نمیداریم ولی در نهایت پذیرفتند که برداشته می شود. اما مسئله این بود که اینها مدعی بودند که ریشه اینها هسته ای نیست و نباید در متن توافق بیاید. در توافق هم نباشد نمی توان از ساز و کار توافق برای شکایت و ... استفاده کرد.
مسئله FTO هم اینجور شد که اواخر بهمن و اسفند مالی به مورا گفت که من می خواهم مستقیم گفت و گو کنم. من نپذیرفتم و گفتم که کاغذ رد و بدل شود. همین شد. مالی نوشته بود که ما حاضریم FTO را برداریم ولی شما باید در مقابل سنتکام را از فهرست سازمان های تروریستی بردارید. پاسخ ما این بود که این مسئله در اختیار دولت نیست و مجلس باید تصمیم بگیرد. دوباره گفتند پس حداقل 60 نفر از مقاماتی که شما تحریم کرده اید ( از افرادی که در شهادت حاج قاسم درگیر بودند) از تحریم خارج کنید. ما باز پاسخ دادیم این هم در اختیار دولت نیست و مجلس باید انجام دهد. بار سوم گفتند ارتباطی ( خط سرخ) میان نیروی دریایی آمریکا و ایران در خلیج فارس شکل بگیرد. این مورد را هم نپذیرفتیم. بار چهارم گفتند سخنگوهای وزارت خارجه ایران و آمریکا یک متن مشترک بخوانند با این مضمون که در چارچوب برجام توافق شد تلاش کنیم تعامل داشته باشیم و از صدمه به شهروندان یکدیگر خودداری خواهیم کرد. معنای این حرف این بود که عملا انتقام حاج قاسم منتفی است. باز هم ما نپذیرفتیم.