بسم الله الرحمن الرحیم از فتنه تا دکترین ورزشی فرهنگی ج.ا.ا روی سخن عمدتا با سیاست گذاران و مدیران ارشد ج.ا.ا است. شاید این دهمین نوشتار و به نحوی جمعبندی مطالب گذشته با نگاهی تمدنی – و نه صرفا یک تحلیل سیاسی و ژورنالیستی- باشد که طی چند هفته اخیر و حوادث عبرت آموز جام جهانی فوتبال تقدیم شد. و اما چند مقدمه: 🔹 فتنه ترکیبی و پیچیده اخیر ، در شهریور با فواحش شروع شد؛ در مهر با دواعش ادامه یافت و در آبان با ورزش و شکست دیشب برابر تیم امریکا ختم به خیر ! شد. 🔹سنت رحمانی (ونه رحیمی) خداوند است که در دار دنیا تا قبل از ظهور که «وقت معلوم» وعده داده شده به ابلیس است به هر دو گروه مومن و کافر کمک کند تا هر دو شکست و هر دو پیروزی را در مقاطعی ببینند و با همین بلا و امتحان، صفوف حق از باطل جدا شود. لذا قران با صراحت می فرماید همانگونه که شما شکست خوردید انها هم در مقاطعی طعم شکست را چشیده اند. 🔹بقول ایت الله حایری شیرازی، وقتی به یک مورچه که بطرف آتش می رود فوت می کنی و احیانا کمی اذیت می شود شاید هیچگاه متوجه نشود که او را از عذاب سوختن رهانده ای. لذا حکمت هاست در شکست مومن که آنرا ناپسند می شمارد. حداقل این است که یا از عذاب بزرگتری نجات می یابد که چه بسا هیچ وقت متوجه آن نبوده و نخواهد شد و یا به پیروزی در دنیا و فوز در اخرت می رسد. در هرحال مومن هیچگاه شکست واقعی نمی خورد خصوصا که عاقبت امور، سلطه همه جانبه جهانی اصحاب حق است و شکست دایمی باطل. 🔹 ورزش – مدرن و سنتی- یکی از عرصه های مهم تربیتی فرهنگی است که آثار و دامنه آن از متن ورزش و پرورش جسمی، بیشتر و مهمتر است. ورزش مانند هر عرصه دیگری (همچون سلامت و معیشت و شهرسازی و ...) ابزار انسان سازی و جامعه پردازی و بعدی از ابعاد حکمرانی است. و البته سطح و مستوای ورزش مدرن قهرمانی که امروز آلوده به سیاست و سرمایه سالاری و .. نیز شده است از ورزش های سنتی و بومی به مراتب بیشتر است. متاسفانه آنچه در نظر سهل اندیشان است مدال و پیروزی و شادی و نام و نان است اما عقبه تربیتی و سیاسی و اقتصادی آن – انهم در بدترین وجه- عمیق تر از آنی است که فکر می کنیم. 🔹سیاست های کلان حاکم بر ورزش و تفریح و اوقات فراغت ما متاثر از سیاست های حکمرانی و سبک زندگی بیگانه است و طی دهها سال حضور نامبارک غرب در کشور ما ، هم تئوریزه و هم نهادینه شده است. لذا مجبوریم مثل بیگانه بخندیم ؛ بگرییم، معاشرت کنیم؛ زندگی کنیم و ... برای اثبات این ادعا شاید هیچ استدلالی نیاز نباشد . تصدیقش با تصورش توامان است. 🔹 در پرده سوم فتنه اخیر (پس از فواحش و دواعش) نقش ورزش بویژه فوتبال و جام جهانی ، بصورت برنامه ریزی شده و گام به گام و با استفاده از چهره های غربزده ورزشی و هنری و سیاسی و ... پر رنگ شد بگونه ای که برخی از این جام جهانی به جنگ جهانی تعبیر کرده اند که چندان بی ربط نیست. لذا ج.ا.ا عملا طی چند هفته در چند جبهه درگیر بوده است. منظورم از ج.ا.ا. هم تنها دولتمردان نیستند بلکه دشمن، ذهن و روح مردم را هم در این جنگ ترکیبی وحشیانه ، آماج انواع ضربه ها قرار داد و البته پیروزی هایی هم داشت. و اما نتیجه گیری: 1. ج.ا.ا به عنوان یک تجربه موفق و پیروزمندانه باید از این جشنواره احزان و ناکامی های متراکم در زمانی اندک ، به بازنگری جدی در سیاست های ورزشی و تربیتی و فرهنگی چند ده ساله اخیر، در قالب تدوین دکترین 40 ساله برسد و از امروز که باب فتنه ترکیبی تقریبا بسته شده است – تا اطلاع ثانوی و فتنه بعدی- زمان را مغتنم شمارد و بیش از این به اتلاف وقت و سرمایه و انگیزه های انسانی راضی نشود. 2. نقشه مهندسی فرهنگی کشور که از نزدیک بر آن دستی بر آتش داشتم می تواند نقطه شروع بازنگری باشد اما حتما کافی نیست. چون این نقشه ، هم نامنسجم در مبنا و بنا و هم نامتوازن نسبت به بخش های مختلف علم و فرهنگ است که دو موضوع رییسی نقشه اند و هم ناتوان در دیدن برخی مولفه های قدرت مانند مدل حکمرانی مردم بنیان ومسجدمحور است. هر چند اجرای نقشه – حداقل در حد ادعای خبری- در چند استان کلید خورده است اما حتما باید متناسب با ظرفیت های استانی و البته حوادث متراکم و عجیب 9 ساله - پس از تصویب نقشه - بازتدوین شود.