🔴 💠 شعری از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ : 🔸اى خدا؛ پروردگار ماسوا! 🔸می‌کنم دائمْ تو را از دلْ صدا (پروردگار: پرورش‌دهنده. ماسوا (به کسر و ضمّ سین): آنچه غیر از خداوند والا است، همۀ آفریدگان.) 🔹تو کریم و مهرْبانیّ و وَدود 🔹پس به من هر نعمتی را کن عطا (کریم: بخشنده. ودود: بسیارمهربان.) 🔸بارالاها! تو غَفوریّ و رحیم 🔸پس ببخشا معصیت‌های مرا (غفور: آمرزنده. رحیم: بخشاینده / مهربان. معصیت: گناه.) 🔹خوب مي‌دانى كه در قلبم تویی 🔹گویيا می‌بینمت در هر كجا (کجا: جا، مکان.) 🔸هر كجا را می‌كنم با دلْ نگاه 🔸در كَنار خلق می‌بینم تو را (خلق: آفرینش / آفریده / مردم.) 🔹ای خدا! هم خالق و هم رازِقى 🔹از تو هر موجود می‌یابد صفا (رازق: روزی‌دهنده.) 🔸از صفايت عاشقت معشوق تو است 🔸عاشق تو از تو می‌خواهد رضا (رضا: خشنودی. مقصود، خشنودی خداوند والا است.) 🔹عارفان از درک کُنهت عاجزند 🔹ذات تو از هر كسى باشد خَفا (کنه: حقیقت، ذات. خفا: پنهان.) 🔸مؤمنان از کیفر تو در هَراس 🔸گرچه می‌باشند از اهل رَجا (کیفر: مجازات. هراس: ترس. رجا: امید (به رحمت خداوند والا).) 🔹تو كريمىّ و، كَرامتْ كار تو است 🔹می‌کنم بر بارگاهت اِلتِجا (کریم: بخشنده. کرامت: بخشندگی. التجاءکردن: پناه‌بردن.) 🔸من فِدای پنج تن که بهر تو 🔸جمع گردیدند در زیر کِسا! (کساء: گلیمی که آن را می‌پوشند.) 🔹تو، به آنان لطف دارى از اَزَل 🔹آفریدی بهرشان اَرض و سَما (ازل: زمان بی‌ابتدا. ارض: زمین. سماء: آسمان.) 🔸نام آنان مصطفىٰ و فاطمه 🔸مرتضیٰ بود و حسین و مجتبیٰ 🔹نه امامِ نسل آنان کرده‌اند 🔹کلّ عالَم را پر از نور و ضِیا (ضیاء: نور، روشنایی.) 🔸شد «بِنیسی» دست‌بردامانشان 🔸تا شود از دام مِحنت‌ها رها (محنت: رنج، سختی، زحمت.) ، (علیهم السّلام)، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir