۱مهر ۱۴٠۳/ سال چهارم راه وحدت از مسیر تمدن غرب می گذرد! تقریب عقاید یا تقریب نظام مسائل؟! این یکی از موضوعاتی است که ظاهرا به صورت فطری در انسانها وجود دارد: از آنجا که می فرماید: كُلُّ حِزبٍ بِما لَدَيهِم فَرِحونَ(۵۳مؤمنون)، هر کسی می خواهد دیگران را به مسیری که می رود، بخواند و بر عِدّه و عُده خویش بیفزاید. در واقع به ، امریست که در تمامی ابنای آدم وجود دارد. باتوجه به این مبنا تمام انسانها به دنبال هم افزایی و وحدت هستند و تفاوت، در روشهای دعوت است و آن محور نهایی توحید آفرین. در این نبرد هم، حزب و مسلکی بیشترین توفیق را خواهد داشت که به دو نکته بسیار بنیادین توجه کند و خود را تا حد ممکن به آن دو نزدیک. اول اینکه بر دست بگذارد که تا حد ممکن، عمومی تر است و برای افراد بیشتری اهمیت دارد. دوم اینکه برای آن ، راه حل های عملیاتی بدهد. بدیهی است که هرچه راهکارها از بیشتری برخوردار، ساده تر و ارزان تر باشند، موفقیت و وحدت هم بیشتر خواهد بود. با این نگاه می توان گفت که اکثر تلاشهایی که تاکنون در عرصه اتخاذ شده، از دو منظر دارای ضعف است. اول اینکه بیشتر متمرکز بر و اندیشه های ذهنی بوده که برای انسانها در درجه ی اول اهمیت نیست. نتیجه اینکه گفت و گوها و تلاشهای این عرصه، به صورت مبنایی نتوانسته از دایره معتقدان به این عقاید فراتر رود، چرا که این دست مباحثات برای بقیه اصلا مهم نیست. دومین ضعف اینکه مجموعه این فعالیتها، کمترین نگاهی به نظام مسائل مشکلات بشر نداشته و اساسا، در پی گره گشایی از زندگی نبوده(١٥٧ اعراف). در واقع با نگاهی که حضرت امام در ریل گذاری می کنند و اساسا را(۱۲۲توبه)، در ارتباط حداکثری با حل تعریف می کنند فاصله جدی دارد. این دو مسئله بنیادین، همان راهی است که اتفاقا در تلاشهای وحدت آفرین به شکل حداکثری دیده می شود. توضیح بیشتر اینکه غرب برای موحد کردن انسانها بر ، صرفا بر تمرکز نکرد و حتی به اسم آزادی آنرا وانهاد و گفت: تمام دیدگاهها محترمند. در مقابل به صورت حداکثری از شروع کرد و متمرکز بر حل نظام مسائلی شد که بشریت به صورت نقد، با آن مواجه و از آن در رنج است. در واقع از طریق حل مسئله، عقاید همسوی با خود را ساخت و نهادینه کرد! (فتأمل جیّدا) ولی ما در موارد بسیاری از شروع می کنیم و انگار که دین در نگاه ما یعنی عقاید صرف، بدون هرگونه . حال آنکه می توان از راه دیگری هم انسانها را در مسیر به توحید رساند و آن، سبک زندگی و ارائه راه حل برای مشکلات است. می دانید چرا با اینکه صبح تا شب و اسرائیل می گوییم، بسیاری از عرصه های زندگی خود را وامدار آنهاییم و مقلدشان؟ چون مدل و طرحی_هرچند غلط_ برای حل مشکلات ما و رفع ارائه داده اند. از نوشیدنی های روی سفره گرفته تا نظام اقتصادی، پزشکی، معماری، تغذیه، تعلیم و تربیت، ارتباطات و... . نتیجه این با غرب هم واضح است: تمام آثار منفی سبک زندگی غربی دامن مارا هم گرفته و در بسیاری از عرصه ها عملا غربی شده ایم. به عبارتی وحدت آفرین تمدن غرب، رو به جهنم دارد(٤١قصص) و همه را با چالشهای جدی روبرو کرده. از بی عدالتی های ساختاری جوامع تا افزایش فراوان بیماری ها، تا نابودی حداکثری محیط زیست و فروپاشی خانواده و روابط انسانی در جای جای دنیا از جمله ایران. حال با این مبنا می توان در نهضت مبارک ، یک جهش امیدآفرین جهانی رقم زد. توضیح بیشتر اینکه اگر بتوان اندیشه مبارک تقریب را، ضربدر بشر از پایگاه قرآن و روایات کرد (صحیفه امام خمینی ج۲۱ص۲۷۳)، می توان علاوه بر وحدت شیعه سنی، به دنبال وحدت همه ابنای بشر بود. یعنی با ایجاد سبک زندگی اسلامی و پس از آن ، انسانها را به یک وحدت رویه عملی صحیح _برخلاف مسیر غلط تمدن غرب_ رساند. ناگفته پیداست که ارائه این مدلها و طرحهای برآمده از قرآن و اهلبیت علیهم السلام در سبک زندگی، بهترین، عمومی ترین و قابل تفاهم ترین راه، برای اثبات آنها نیز خواهد بود. مطالعه بیشتر: نظام مسائل تقریبی @besalamen_amenin