#یادداشت_۱۷۶
۱مهر ۱۴٠۳/ سال چهارم
راه وحدت از مسیر تمدن غرب می گذرد!
تقریب عقاید یا تقریب نظام مسائل؟!
این یکی از موضوعاتی است که ظاهرا به صورت فطری در انسانها وجود دارد: از آنجا که می فرماید: كُلُّ حِزبٍ بِما لَدَيهِم فَرِحونَ(۵۳مؤمنون)، هر کسی می خواهد دیگران را به مسیری که می رود، بخواند و بر عِدّه و عُده خویش بیفزاید. در واقع #دعوت به #وحدت، امریست که در تمامی ابنای آدم وجود دارد.
باتوجه به این مبنا تمام انسانها به دنبال هم افزایی و وحدت هستند و تفاوت، در روشهای دعوت است و آن محور نهایی توحید آفرین. در این نبرد هم، حزب و مسلکی بیشترین توفیق را خواهد داشت که به دو نکته بسیار بنیادین توجه کند و خود را تا حد ممکن به آن دو نزدیک.
اول اینکه بر #نظام_مسائلی دست بگذارد که تا حد ممکن، عمومی تر است و برای افراد بیشتری اهمیت دارد.
دوم اینکه برای آن #نظام_مسائل، راه حل های عملیاتی بدهد. بدیهی است که هرچه راهکارها از #اتقان بیشتری برخوردار، ساده تر و ارزان تر باشند، موفقیت و وحدت هم بیشتر خواهد بود.
با این نگاه می توان گفت که اکثر تلاشهایی که تاکنون در عرصه #وحدت اتخاذ شده، از دو منظر دارای ضعف است. اول اینکه بیشتر متمرکز بر #عقاید و اندیشه های ذهنی بوده که برای انسانها در درجه ی اول اهمیت نیست. نتیجه اینکه گفت و گوها و تلاشهای این عرصه، به صورت مبنایی نتوانسته از دایره معتقدان به این عقاید فراتر رود، چرا که این دست مباحثات برای بقیه اصلا مهم نیست.
دومین ضعف اینکه مجموعه این فعالیتها، کمترین نگاهی به نظام مسائل مشکلات بشر نداشته و اساسا، در پی گره گشایی از زندگی #انسان_مدرن نبوده(١٥٧ اعراف). در واقع با نگاهی که حضرت امام در #منشور_روحانیت ریل گذاری می کنند و اساسا #تفقه را(۱۲۲توبه)، در ارتباط حداکثری با حل #معضلات_بشر تعریف می کنند فاصله جدی دارد.
این دو مسئله بنیادین، همان راهی است که اتفاقا در تلاشهای وحدت آفرین #مدرنتیه به شکل حداکثری دیده می شود. توضیح بیشتر اینکه غرب برای موحد کردن انسانها بر #دین_لیبرالیسم، صرفا بر #عقاید تمرکز نکرد و حتی به اسم آزادی آنرا وانهاد و گفت: تمام دیدگاهها محترمند. در مقابل به صورت حداکثری از #سبک_زندگی شروع کرد و متمرکز بر حل نظام مسائلی شد که بشریت به صورت نقد، با آن مواجه و از آن در رنج است. در واقع از طریق حل مسئله، عقاید همسوی با خود را ساخت و نهادینه کرد!
(فتأمل جیّدا)
ولی ما در موارد بسیاری از #عقاید شروع می کنیم و انگار که دین در نگاه ما یعنی عقاید صرف، بدون هرگونه #امتداد_اجتماعی. حال آنکه می توان از راه دیگری هم انسانها را در مسیر #صراط_مستقیم به توحید رساند و آن، سبک زندگی و ارائه راه حل برای مشکلات است. می دانید چرا با اینکه صبح تا شب #مرگ_بر_آمریکا و اسرائیل می گوییم، بسیاری از عرصه های زندگی خود را وامدار آنهاییم و مقلدشان؟ چون مدل و طرحی_هرچند غلط_ برای حل مشکلات ما و رفع #حاجاتمان ارائه داده اند. از نوشیدنی های روی سفره گرفته تا نظام اقتصادی، پزشکی، معماری، تغذیه، تعلیم و تربیت، ارتباطات و... .
نتیجه این #وحدت_عمیق با غرب هم واضح است: تمام آثار منفی سبک زندگی غربی دامن مارا هم گرفته و در بسیاری از عرصه ها عملا غربی شده ایم. به عبارتی #امامت وحدت آفرین تمدن غرب، رو به جهنم دارد(٤١قصص) و همه را با چالشهای جدی روبرو کرده. از بی عدالتی های ساختاری جوامع تا افزایش فراوان بیماری ها، تا نابودی حداکثری محیط زیست و فروپاشی خانواده و روابط انسانی در جای جای دنیا از جمله ایران.
حال با این مبنا می توان در نهضت مبارک #تقریب_مذاهب، یک جهش امیدآفرین جهانی رقم زد. توضیح بیشتر اینکه اگر بتوان اندیشه مبارک تقریب را، ضربدر #حل_معضلات بشر از پایگاه قرآن و روایات کرد (صحیفه امام خمینی ج۲۱ص۲۷۳)، می توان علاوه بر وحدت شیعه سنی، به دنبال وحدت همه ابنای بشر بود. یعنی با ایجاد سبک زندگی اسلامی و پس از آن #تمدن_اسلامی، انسانها را به یک وحدت رویه عملی صحیح _برخلاف مسیر غلط تمدن غرب_ رساند. ناگفته پیداست که ارائه این مدلها و طرحهای برآمده از #مرجعیت_علمی قرآن و اهلبیت علیهم السلام در سبک زندگی، بهترین، عمومی ترین و قابل تفاهم ترین راه، برای اثبات #حقانیت آنها نیز خواهد بود.
مطالعه بیشتر: نظام مسائل تقریبی
@besalamen_amenin
#یادداشت_۱۸٠
۱۸ آبان ۱۴٠۳/ سال چهارم
تو در مورد من چی فکر کردی؟
من اصلا به تو فکر نمی کنم حاج آقا!!!
یکی از تقسیم بندی های کاربردی که می توان در مجموعه آیات و روایات گرانقدر انجام داد، سه گانه تعریف، تصویر و تصمیم است. این نگاه در ادبیات #مدرسه_هدایت، بیان مبتنی بر #مُکث نامیده شده. در واقع یکی از مهم ترین ویژگی های بیان هدایت آفرین این است که: اولا یک مسئله را تعریف، و در مرحله بعدی فواید و احیانا جوانب مختلف آن تعریف را تبیین کند. نهایتا مجموعه ای از تصمیم ها را برای عملیاتی کردن آن تعریف و رسیدن به آن فوائد ارائه کند. فی المثل ابتدا صلات را تعریف، سپس فواید آن را تشریح و نهایتا، مجموعه ای از اقدامات را برای #اقامه و بر زمین نشاندن نماز ارائه کند.
از منظر این رادار پیشرفته، بسیاری از کتابها و سخنرانی های دینی فاقد #هدایت آفرینی حداکثری هستند. چرا که در بسیاری از موارد، هیچ تصمیم و برنامه کاربردی روی میز مخاطب نمی گذارند. یعنی دقیقا در مرحله ای که فرد آماده عملیات و ایجاد تغییر در زندگی است، او را بدون تصمیم پیشنهادی رها می کنند. در واقع مباحث خوبشان در حد مبانی نظری باقی مانده و امتداد اجتماعی عینی پیدا نمی کند.
با این مقدمه یکی از مهم ترین و محوری ترین مفاهیم در تعریف انسان، کلمه #فقر است. خداوند متعال در کلام الله زندگی می فرمایند: ای انسانها شما فقیر و محتاج به خدایی هستید که غنی و بی نیاز است(١٥فاطر). مرحله دوم کار، بررسی #تصویر و جوانب مختلف مخلوقی به نام انسان، مبتنی بر اين مفهوم است. از همه مهم تر سومین بخش یعنی تصمیم است. ما با چه برنامه ها و طرحهای عملیاتی می توانیم فقر و نیازهای ذاتی و تمام ناشدنی انسان را به سمت غنی مطلق، پُر و مدیریت کنیم؟
یکی از مسائل مهمی که از این نگاه استفاده می شود، قرین بودن #نیاز انسان با #اندیشه اوست. اگر انسان مجموعه ای تمام ناشدنی از نیازهاست، بنابراین تمامی کارهای او برای رفع حاجاتی است که دارد. در یک جمله می توان گفت: انسان ها تنها و تنها به رفع نیازهایشان #فکر می کنند.
با این مقدمه می توان نتیجه گرفت: تمامی قطع و وصلها در روابط انسانی، مبتنی بر مسئله رفع نیاز شکل می گیرد. هر کسی، مجموعه ای، مدیری، امام جمعه و جماعتی، کشوری یا تمدنی بتواند با تصمیم هایی که ارائه می دهد، بهتر، سریع تر، آسان تر و ارزان تر نیازهای جامعه انسانی را رفع کند، توانسته تفکر و اندیشه ها را جهت دهی و طبعا آن جامعه را به سمت و سوی دلخواه مدیریت کند.
زمانی به عزیزی می گفتم: حاج آقا می دانید چرا کثیری از جوانان و نوجوانان از کنار ما می گذرند و کمترین احساس و ارتباطی نسبت ما ندارند؟ به این دلیل که من طلبه، اساسا هیچ نسبتی با رفع نیازهای او ندارم. نه حرف و طرحی برای #تفریحاتش ارائه می دهم، نه فکر و برنامه ای برای #شغل آینده اش دارم، نه پیشنهادی برای تسکین فوران #آتشفشان نیازهای روحی جسمی او. وقتی نیازی رفع نمی کنی، پس کمترین جایگاهی در تفکرات و اندیشه ها آنها نخواهی داشت. وقتی به تو فکر نکنند پس نمی توانی اندیشه آنها را جهت دهی کنی و مدیریت.
با این توضیحات ارزش جمله تمدنی و محوری حضرت روح الله در #منشور_روحانیت مشخص می شود که: حوزهها و روحانیت باید #نبض_تفكر و #نیاز آیندهی جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عكسالعمل مناسب باشند.
(صحیفه نور ج۲۱ص۸۸)
بسیار قابل تامل است که امام خمینی عظیم الشان، مدیریت تفکرات جامعه را در کنار رفع نیازها مطرح می کنند. اساسا هدف بنیادین #انقلاب_اسلامی چیزی جز برآوردن نیازهای جامعه در قالب یک #سبک_زندگی جدید مبتنی بر قرآن و روایات نبوده. امام خمینی ره در این زمینه می فرمایند: من قبلاً نیز گفتهام #همهی_توطئههای جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است كه ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است... . هدف اساسی ما این است كه چگونه میخواهیم اصول محكم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده كنیم و بتوانیم برای #معضلات جواب داشته باشیم. همهی ترس استكبار هم ازین مسأله است كه فقه و اجتهاد جنبهی عینی و عملی پیدا كند.
(صحیفه نور ج۲۱ص۸۸)
کتاب مسجد و اداره جامعه که حاوی چهل طرح کاربردی بر مبنای آیات و روایات گرانقدر ماست، پاسخی به این پرسش است. بر این اساس، مسجدی که برای رفع نیازهای مختلف اهالی #محله طرح و برنامه دارد، به راحتی توان ارتباط گیری با مردم، هدایت و مدیریت آنها در جهت اهداف اسلامی را خواهد داشت.
@besalamen_amenin