. . . حسین_اینجوری میخوای بیای؟😕 حلما_چشه مگه😒 حسین_مانتوت خیلی کوتاهه 😡 شلوارتم زیادی جذبه☹️ حلما_نخیرم خیلی خوبه اینارو با مامان گرفتم اگه بدبودن مامان میگفت😏😏 حسین_هوووف چی بگم وقتی خودت نمیخوای بفهمی بریم حلما_اییشش سوار ماشین شدیم باز حسین برما رفت تو قیافه اینجوریه دیگه منم براش قیافه گرفتم تا خونه زینبینا مسیر طولانیی نبود 5دقیقه ای رسیدیم حسین_برگشتنی میام دنبالت. راستی به مامان خبر دادم میای اینجا خودتم یه زنگ بزن بهش اگه تونستی حلما_اوکی فعلا از ماشین پیاده شدم اومدم زنگشونو بزنم در باز شد اووه برادر علیِ که علی_سلام علیکم حلما_علیک سلام 😂 علی_بفرمایید داخل زینب منتظرتونه حلما_ممنون😊 اومدم داخل علی هم رفت سمت ماشین این بچه آخر آب میشه بس که خجالتیه😂😂😂 درواحد رو زدم زینب درو باز کرد حلما_شلاام من اومدم☺️😬 زینب_خوش اومدی عزیزمم😍 حلما_مرررسی کسی خونتون نیست؟ خاله کجاست؟ زینب_نه علی بود که الان رفت مامان هم با مامان شما رفته😘 حلما_عه نمیدوستم😂 خو من کجا لباسم رو عوض کنم😊 زینب_بیا تو اتاقم خوشگل خانوم مانتوت رو بده آویزون کنم حلما_میسیی😍 مانتوم رو با بلیزی که اوردم عوض کردم شالم رو هم برداشتم موهامو مرتبط کردم رفتم پیش زینب یه ریز آنالیزیش کردم خوشمان آمد چه مرتبو خوش تیپ😍 حلما_زینب جوووون چی درست کردی چه بوی خوبی میاد😋😋😋 زینب_لازانیا.دوست داری؟؟؟ حلما_وایییی عاشقشم ایولللل کدبانو😍 _چیکار دای دیگه بگو کمکت کنم زینب_هیچی دیگه میزو بچینیم ناهار بخوریم😊 میزرو چیدیم به کمک هم زینب هم لازانیا خوشمزشو آورد😍 وای که چقدر من عاشقشم انصافا دست پختش حرف نداره من که انقدر خوردم دل دردگرفتم حلما_واییی زینب عالی بود دختر دست پختت حرف نداره از این به بعد همش چتر میشم خونتون😂 زینب_نوش جونت😍قدمت رو چشمممم😘 میزو جمع کردیم باهم ظرفارو شستیم جا به جا کردیم اوه یادم رفت به مامان زنگ بزنم حلما_من یه زنگ به مامانم بزنم میام زینب_باشه عزیزم منم یه چایی بریزم با کیک بخوریم گوشیمو برداشتم دیدم اون شماره ناشناسِ دوبار دیگه هم زنگ زده یعنی کیه که انقدرم پیگیره🤔🤔☹️ بیخیال اگه کسی کار داشته باشه بازم زنگ میزنه با مامان صحبت کردم گفتم قراره حسین اومدنی بیاد دنبالم... حلما_راستی زینب کتابایی رو که گفتی بیار بخونم زینب_میدم ببرخونتون 😘 حلما_عجب کیکی😍😍 به به خودت درست کردی؟ زینب_ اره عزیزم یه دوره کلاس آموزش کیک پزی رفتم گفتم بهت میای با هم بریم گفتی نه _چرا من یادم نیست پس؟🙁 البته به آشپزی و این چیزا علاقه ندارم کلا زینب_آره یادمه گفتی ولی من دوست دارم چیزای مختلف یاد بگیرم نمیتونم خونه بمونم حوصلم سر میره دوست دارم سرم گرم باشه و مشغول یه کار مفید باشم _ وای گفتی جدیدا منم همش تو حوصلم سر میره نمیدونم چیکار کنم😢😢 . .