پیامبر مشغول سخنرانی بود در میان سخنرانی، ابوحازم را دید که زیر نور خورشید است. برای آن که ابوحازم راحت باشد، پیامبر سخنرانی را قطع کرد و روبه او کرد و از وی خواست تا به سایه برود. 📒 منبع: حکایت‌نامه موضوعی پیامبر اعظم / نشر جمال / ص ۸۷۰ 🆔 @bibliophil