✍ ارسالی از نجوا
روز معلم بود. با دانش آموز پایه ششم مصاحبه داشتم. در اثنای سوالات به این پرسش رسیدم که چگونه محبت خود را به امام زمان (علیه السلام) نشان می دهی؟
چشمانش برقی زد و گفت: (هر روز دعای عهد می خونم...)
صحبتش، کلامش پر ازنور بود، پر از عشق بود، پر از سوز بود؛ مثل یه استاد اخلاق، مثل افراد عامل صاحب نفس که مخاطب را منقلب می کند.
هر کلمهاش شرارهای از آتش بود که بر خرمن جانم فرو میافتاد و از دلم شعله میکشید.
خم شدم و صورتش را بوسیدم، به گمانم او استاد بود و من شاگرد.
لذت دیدن دختری که اینقدر با امام همراه بود، بهترین هدیهای بود که میتوانستم بگیرم.
طعم شیرین آن دیدار هنوز باقی مانده.
گاهی فکر میکنم این بچهها هستند که استادند. امام، در تمام قلبشان خانه دارد.
و من. فرسخها دور.
خدا را شکر میکنم برای وجود چنین بچههایی.
خدا را شکر میکنم به خاطر چنین دیداری.
و خدا را شاکرم بابت فرصتهایی که برایمان قرار داده.
ان شاءالله که امانت را بتوانم درست به مقصد برسانم...ان شاءالله قلب همهی فرزندان این سرزمین، مالامال از عشق حضرت موعود...🤲🤲
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم🌹
#ارسالی_شما
#بغض_قلم
#جمع_دوستداران_کتاب
🆔
@bibliophil