چند جملهای تقدیم به استاد گرانقدر و پُربرکت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی بابت این سخنان و همچنین تقدیم به همه گویندگانی که قصد دارند در این موضوع حساس سخن بگویند:
قرآن کریم در آیه ۱۲۰ سوره توبه دو ملاحظه مهم در مورد بیان این مطلب مهم به ما یاد داده است. بیان کدام مطلب؟
احتمال قتل رهبر الهی توسط دشمنان خدا.
ملاحظه اول:
بیان این مطلب لازم نیست به صراحت انجام گیرد بلکه باید با اشاره همراه باشد: "
لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ" (
مومنان نباید خودشان و زندگیشان را مهمتر از جان رهبر الهی بدانند)
چرا با اشاره؟
نباید قبح این واقعهی ناگوار بشکند که اگر شکست، چه این احتمال محقق شود و چه نشود، به ضرر جبهه حق تمام میشود؛ چون اگر محقق شود بار روانی این گستاخی بزرگ از سوی دشمن در ذهن مومنین کمتر شده و این به تجمیع ارادههای مردمی برای انتقام سخت ضربه میزند. اگر هم این احتمال انشاءالله محقق نشود جنایتهای پایینتر از آن در ذهن مومنین ناخودآگاه کمرنگ میشود. چراکه حالا دیگر همه تنها نگرانِ شهیدنشدن رهبر الهی هستند.
ملاحظه دوم:
بیان این مطلب در فضای عمومی لازم نیست به عنوان "موضوع اصلی" مطرح شود بلکه باید در ضمن استنصار برای رهبر الهی به آن اشاره شود: "
ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللهِ وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ" (
مومنین حق ندارند از یاری رهبر الهی عقبنشینی کنند و حق ندارند خودشان و زندگیشان را مهمتر از جان رهبر الهی بدانند) چون وقتی به عنوان محور بحث به این مطلب دامن زده شود نگرانی زایدالوصفی مخاطب مومن را دربرمیگیرد و چه بسا محورهای استنصار برای رهبر الهی دیگر مسموع واقع نگردد.
نکته پایانی:
نگارنده این سطور قائل است اگر دو ملاحظه بالا رعایت شود اصل بیان این مطلبِ حساس، خالی از لطف نیست چنانچه قرآن کریم به آن اشاره کرده است. مخصوصا که شواهد و قرائن دیگری از قرآن کریم و سنتهای الهی به این احتمال به صورت جدی دامن میزند.
در هر صورت دو مدل پیشنهادی [
اینجا و
اینجا] برای طرح این موضوع ارائه شده است که خواندنش میتواند مورد استفاده واقع گردد.
@mTatbiqy