بسم الله الرحمن الرحیم من اگر جای شما بودم رأی نمی دادم با توجه به همسطح نبودن مخاطبان ،سعی من بر این است که تا حد ممکن از بکار بردن الفاظ پیچیده و ایسم های متعارف پرهیز کنم . غربی ها دخالت کلیسا در حکومت را ممنوع کردند وآن را همراه با ده ها نظریه ی ریز و درشت دیگر ،پس ازتئوریزه کردن به قانون تبدیل کردند و دوقطبی دین و دنیا را برای مدتها از جامعه ی غربی حذف کردند واین نظریه ها را همگام با توسعه صنعتی و در راستای توسعه سیاسی فرهنگی ، به عنوان نظریه ای جهانی و با فهرست علوم انسانی به کشورهای دیگر ازجمله ایران هم صادر کردند . اما در جامعه ما برعکس جامعه غربی ، صدها سال اسلام به عنوان یک ایدئولوژی پویا تمام مناسبات فردی و اجتماعی جامعه را متأثر کرده و حتی در خیلی از مواقع بطور مستقیم یا غیر مستقیم بر حکومت های سلطنتی هم اثرگذار بوده است .(مثل دوران صفوی) نسخه غربی اداره جامعه اولین ناسازگاری خود را در انقلاب مشروطه نشان داد و تقابل مشروطه خواهی و مشروطه مشروعه این ناهماهنگی را عیان کرد . این تقابل ، بروز تفاوت اساسی دو جهان بینی است که تکیه برعلوم انسانی وارداتی بر عمق آن می افزاید. جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب ، مبنای همه ی ارکان نظام را بر دین استوار کرد و این استواری را با ثبت در قانون اساسی نهادینه کرد . بطور معمول انتظار می رود که در ایران هم ، دوقطبی دین و دنیا کم رنگ شود اما اینگونه نیست چرا که اغلب دانش آموختگان ما ، ماحصل همان علوم انسانی وارداتی هستند که ده ها سال است در دانشگاه های ما تدریس می شود و چون یکی از مهم ترین شروط خروج از جهان سومی بودن را در جامعه شناسی سیاسی ،حذف دین از مدیریت جامعه تعریف کرده اند، از نگاه اغلب دانش آموختگان ما ، دین دست و پاگیر سیاست است . اما پافشاری بر این دیدگاه در نظام سیاسی ای که همه چیز بر مبنای ایدئولوژی تعریف می شود ، جز افزایش تنش و دوقطبی بی حاصل ، حاصلی ندارد که خستگی آن هم فقط برای مردم می ماند . نزدیک هرانتخابات، با وعده تامین دنیایی بهتر درسایه ی باز کردن قید وبندهای ایدئولوژیک، از دست و پای پیشرفت و توسعه، من و شما را در جهت تأمین خواسته های خود سوق می دهند ، تا با تکیه به این به اصطلاح ، سرمایه اجتماعی کاذب سهم بیشتری بگیرند و بقای نسل خود را تضمین کنند و این امتیازات بیشتر مصرف درون حزبی دارد و گرهی از مشکلات مردم باز نمی کند.اگر همه چیز بر وفق مراد بود خود را در چارچوب جمهوری اسلامی تعریف می کنند و ما را به مشارکت حداکثری تشویق می کنند و اگر اوضاع امیدوارکننده نبود انتخابات را تحریم می کنند تا ثابت کنند که نظام ، بخش زیادی از سرمایه اجتماعی خود را مدیون آنهاست . حرف من با کسانی است که گاهی به خواست این گروه ها ،با صندوق قهر می کنند و گاهی باز هم به خواست این گروه ها ،آشتی می کنند. آیا هرگز فکر کرده اید که به شما مثل عروسک خیمه شب بازی نگاه می کنند و هرجور می خواهند شما را می رقصانند .آیا وقت آن نشده که از خود بپرسید وقتی رأی ندادیم چه شد که حالا باید رأی بدهیم . آیا هرگز از خود پرسیده اید چرا هر بار بر سر نظارت ها چانه زنی می کنند ؛ مگر خواسته آنها چیست که تأمین نمی شود یا این خواسته چقدر بر نیازهای ما تطابق دارد یا کسی که قرار است تأیید شود چه تخم دوزرده ای خواهد کرد که ارزش بازی با منِ رأی دهنده را دارد . من اگر جای شما بودم در چگونه رأی دادنم تجدید نظر می کردم . ✍🏻 علیرضا محمدرضائی https://eitaa.com/bidgoli14