توی مسجد تا دیدم آسانسور داره گوشی رو درآوردم زنگ بزنم به خواهرم بگم مامانو بیار این طرف آسانسور داره. بعد تازه یادم اومد اصلا این مسجد رو برای فوت مامان گرفتیم. حق بدین. "مرحومه مغفوره" هنوز برامون جا نیوفتاده. ما بهش میگفتیم مامان‌جون. اونم میگفت جانم... دیوونه نیستم. میخوام یکم حرف بزنم خالی شم. برای مامانم فاتحه میخونین؟ ممنونتون میشم...