🎵 فایل صوتی قطعه کوچه‌ای تنگ و، دستی از سنگ و مادرم؛ تنها تنها تنها عرش مى‌لرزيد، چشم من مى‌ديد دستى رفت؛ بالا بالا بالا رو خاک نشست گوشواره توو گوش مادرم شكست چند ماه گذشت از صورتش ولى نرفته جاى دست «غصب حقها»، لعنت بر سقيفه «لطم خدها»، لعنت بر سقيفه (لعنت بر سقيفه) دست اين مردم، آتيش و هيزم بى‌سپر؛ مادر مادر مادر يک طرف مسمار، يک طرف ديوار پشت در؛ مادر مادر مادر اينقدر زدن قنفذ و مغيره از همه بيشتر زدن عمدن زدن زهرا رو جلوى چشم حيدر زدن «ظلم بعلها»، لعنت بر سقيفه «قتل ولدها»، لعنت بر سقيفه (لعنت بر سقيفه) شاعر: آقای [شب سوم دوم ۱۴۰۳.۰۹.۱۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی ▫️ Biukafi_Matn