🔹🔹🔹 فضای رسانه‌ای و مطبوعاتی کشور در چند روز گذشته؛ تحت تأثیر یک مصاحبه جنجالی بود. مصاحبه‌ای که جناب آقای موسوی خوئینی‌ها با خبرگزاری ایرنا انجام داد و در آن مطالبی را بیان کرد که برای بسیاری از مخاطبان تازه و برای برخی دیگر تلخ و ناگوار بود. مصاحبه مذکور از جوانب مختلف قابل بررسی است امّا ایشان در خصوص سیره سیاسی سید موسی صدر نکاتی را گفتند که تیتر اول برخی رسانه‌ها شد: « آقاموسی صدر، تا آنجا که ظاهرش نشان می‌داد هیچ نوعی همراهی با انقلاب نداشت. » نکته‌ای که برای تأیید آن برخی قرائن تاریخی وجود دارد که یکی از آن‌ها را؛ به نقل از کتاب «نهضت امام خمینی ره» می‌خوانیم: «در پی تراژدی خونین سپتامبر سیاه (۱۳۴۹) در اردن که بیش از ۲۵ هزار نفر از بهترین پارتیزان‌های فلسطینی به دست دژخیمان رژیم آن کشور از پا در آمدند فلسطینی‌ها ناگزیر شدند که نیروهای خود را از اردن بیرون برند و به سوی لبنان کوچ کنند و جنوب آن کشور را برای مبارزه با اشغال‌گران صهیونیسم برگزینند و پایگاه‌های چریکی برای خود در آن منطقه پدید آورند.» (نهضت امام ج۳ ص۷۵۴) نویسنده این کتاب؛ جناب سید حمید روحانی؛ پس از ذکر این نکته به حربه اسرائیل علیه مبارزان فلسطینی اشاره کرده و به نقشه‌ای شوم اشاره می‌کند: یورش اسرائیل به جنوب لبنان برای به ستوه آوردن شیعیان جنوب لبنان و به شورش واداشتن آنان علیه مبارزان فلسطینی. رژیم صهیونیستی این نقشه را اجرا کرد؛ دام و کشاورزی و‌محل زندگی مردم را ویران کرد و مبارزان فلسطینی را عامل همه این مصیبت‌ها معرفی نمود و بیرون راندن آنان را تنها راه رهایی از شر اسرائیل جلوه داد. «این‌گونه جوسازی‌ها همراه با دروغ‌پردازی‌های دیگری مانند این‌که فلسطینی‌ها «ناصبی» و ضدشیعه هستند، در شب عاشورا جشن و پایکوبی داشتند، به ناموس مردم چشم طمع دارند و... زمینه بدبینی، خشم و نفرت مردم نسبت به فلسطینی‌ها را فراهم می‌کردند و خطر درگیری توده‌های آن سامان با فلسطینی‌ها روز به روز بیش‌تر می‌شد... «سازمان آزادی‌بخش فلسطین» از شیوه‌ها و روش‌هایی که برای پیش‌گیری از رویارویی مردم جنوب لبنان با فلسطینی‌ها در پیش گرفت، مددخواهی از امام بود. نمایندگان سازمان الفتح به دیدار امام در نجف اشرف شتافتند و توطئه‌ها و ترفندهای دست‌افزاران صهیونیسم را ... بازگو کردند و خطر درگیری میان شیعیان محروم جنوب لبنان و رزمندگان فلسطین را هشدار دادند »(همان-ص۷۵۴-۷۵۵) در ادامه؛ نویسنده که خود شاهد ماجرا بود می‌افزاید: « به یاد دارم که امام از نمایندگان سازمان الفتح پرسید: - شما چرا برای پیش‌گیری از این خطر و برخورداری از پشتیبانی شیعیان لبنان با آقاموسی صدر گفتگو نمی‌کنید و از او کمک نمی‌خواهید؟ آنان پاسخ دادند: - آقاموسی نیز از زیست پارتیزان‌های فلسطینی در لبنان خوشنود نیست و آنان را مهمانان ناخوانده و دردسرزا می‌پندارد و به ما روی خوش نشان نمی‌دهد. امام بار دیگر به یاری ملت به پاخاسته و ستم‌دیده فلسطین شتافت و در پیامی... از همه مسلمانان جهان و سران کشورهای اسلامی خواست که با پارتیزان‌های فلسطینی هم‌کاری کنند و در راه خنثی کردن توطئه‌ها و ترفندهای شیطانی صهیویست‌ها و استعمارگران بکوشند.»(همان ص۷۵۵) پی نوشت: ۱. «نه تنها سید موسی صدر بلکه بیشتر روحانیون لبنان به سبب تأثیرپذیری از جوسازی‌ها و سم‌پاشی‌های جاسوس‌های صهیونیسم، سخت ضد فلسطینی بودند و با آنان دشمنی داشتند.» (همان) ۲. این‌گونه قرائن تاریخی نشان می‌دهد که علی رغم فعالیت‌های مجاهدانه و دل‌سوزانه سید موسی صدر أعاده الله بالخیر در راه اعتلای تشیع در جنوب لبنان و تأثیرگذاری شگرف ایشان در آن منطقه؛ اختلاف دیدگاه‌ها و زاویه‌هایی بین ایشان و امام خمینی قدس سره الشریف به عنوان ره‌بر انقلاب و نهضت اسلامی وجود داشته است. ۳. نقل واقعیت‌ها؛ صادقانه و بی‌کم و کاست اصلی تردیدناپذیر در نقل‌های تاریخی است که در خصوص تاریخ انقلاب نیز رعایت آن ضروری است. بنابراین در انقلابی بودن یا نبودن افراد یا میزان وابستگی آنان به نهضت امام خمینی قدس سره الشریف این اصل باید رعایت شود و خدمات و اختلافات در یک بسته جامع با هم ملاحظه شود؛ تا راه برای سوء استفاده‌های احتمالی بسته شود. @bonyadtarikh