گفتگوى امام با حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی پيرامون سازمان/1
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/130
🔹امام با وجود رنج و نگرانى شديدى كه از كجانديشىهاى سازمان داشت و با آنكه از سوى بسيارى از مبارزان اسلامى براى يارى و پشتيبانى از بنيانگذاران و اعضاى سازمان، سخت زير فشار بود، از هرگونه سخنى بر ضد آنان بهشدت خوددارى مىكرد.
🔸نگارنده* گاهى درباره سازمان با امام گفتگو كرد و پشتيبانى از مبارزه قهرآميز و مسلحانه را خواستار شد ليكن در بيشتر موارد امام با سكوت و خويشتندارى از كنار مسأله مىگذشت، گاهى در پاسخ تنها به: «صلاح نيست» بسنده مىكرد و گاهى نيز پيرامون خيزش قهرآميز اظهارنظر مىكرد كه مبارزه مسلحانه بدون رهبرى و نظارت عالمان وارسته و آزموده و خيزشى فراگير و همهجانبه، مايه هرج و مرج و خونريزى ناروا و از ميان رفتن افراد بیگناه خواهد شد و بُردى نخواهد داشت؛ ليكن درباره سازمان و اعضاى آن هيچگونه سخنى نمىگفت و پاسخى نمىداد؛ ليكن نگارنده را از هر گونه تجليل و ستايش از كشتههاى سازمان نيز باز مىداشتند؛ از اين رو «ماهنامه 15 خرداد» كه از سوى اين نويسنده با همكارى شمارى از برادران روحانى پراكنده مىشد، از نخستين تا واپسين شماره كه از سوى رژيم بعثى عراق توقيف شد، در هيچ شمارهاى از سازمان و اعضاى آن نامى و سخنى به ميان نيامد.
🔹البته ما از ماهيت سازمان هيچگونه آگاهى و اطلاعى نداشتيم و تنها روى پايبندى به «ولايت» امام و باورمندى به اينكه امام مرد وظيفه و رهبرى فروهيده است و هرگز روى خواستههاى مادى و نفسانى سخن نمىگويد، از رهنمودها و دستورات او بىچون و چرا پيروى مىكرديم ليكن در درون، از اينكه امام به ما رخصت نمىدهد تا از سازمان و كشتههايشان تجليل و ستايشى داشته باشيم افسرده و ناراحت بوديم، تا اينكه در سال 1353 دفترچهاى زير عنوان «شركتهاى صهيونيستى در ايران» از سوى سازمان به دست من رسيد. در اين دفتر نشانى شركتهايى كه از سوى اشغالگران فلسطين در ايران پديد آمده همراه با نام و اعضا و مديران آن آورده شده بود، اين نوشته چون در اصل تايپى و از روى آن فتوكپى شده بود. كمرنگ و ناخوانا بود، از اين رو دفتر يادشده را به نزد امام بردم و از او خواستم در صورتى كه صلاح بداند براى چاپ آن اقدام كنم. امام پس از مطالعه آن از آنجا كه نسبت به صهيونيستها سخت خشمگين و از رخنه و نفوذ آنان در ايران بهشدت نگران و انديشناک بود، با چاپ آن موافقت كرد.
🔸نگارنده آن را همراه با مقدمهاى زير عنوان «ايران، فلسطين ديگر» به چاپ رسانيد و پيش از پخش آن، بنا بر روش هميشگى، نخستين نسخه چاپشده را به نزد امام فرستاد تا اگر نظرى و پيشنهادى روى آن دارد اعلام كند و چون از سوى امام بىدرنگ واكنشى نشان داده نشد به گمان اينكه امام با پخش اين دفتر مخالفت ندارد به پراكندن آن دست زد و چند نسخهاى از آن را براى اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان در اروپا و برخى ديگر از پارسىزبانان برونمرزى فرستاد.
🔹ديرى نپاييد كه امام نويسنده را به حضور فرا خواند و دستور داد كه از پخش اين دفتر خوددارى شود! نگارنده كه سخت شگفتزده شده بود از علت اين امر جويا شد: امام پاسخ داد: شما در مقدمه از سازمان ستايش كرده و نوشتهايد: «سازمان مجاهدين خلق كه خدا يارشان باد» و اين روا نيست! نگارنده با لحنى تأسفبار اظهار داشت: در اين شرايط كه كمونيستها همه نوشتهها، اعلاميهها و كتابهاى «چريکهاى فدايى خلق» را به عربى و به زبانهاى ديگر ترجمه مىكنند و در دسترس همگان قرار مىدهند، ما روى پيروى از شما هيچگونه پشتيبانى تبليغاتى از سازمان تاكنون نكردهايم و در مقدمه اين دفتر نيز تنها وظيفه خود دانستيم كه براى آنان كه با نام خداوند يكتا به مبارزه با رژيم شاه برخاستهاند دعا كنيم، آيا دعا براى سازمانى كه با نام خدا حركت مىكند به نظر عالى نارواست؟!
🔸امام در پاسخ فرمود: «شاه نيز از خدا دم مىزند بنابراين براى او نيز دعا كنيد»!! اين سخن امام مانند پتكى بود كه بر سرم فرود آمد، با شگفتزدگى گفتم: «آخر ما درباره اين سازمان چنين بدگمانى نداريم». بىدرنگ پاسخ داد: «نخير، داشته باشيد»! و اين جمله را دو بار
تكرار كرد.
🔹اين نگارنده كه در بهت و شگفتى ژرفى فرو رفته بود، از امام خواست كه ديد خود را درباره سازمان براى اين نويسنده آشكار كند تا بيش از اين در تاريكى و ناآگاهى نماند و سرگردان نباشد.
🔸در پى اين درخواست، امام زبان به سخن گشود و درباره سازمان براى نخستينبار چنين گفت...
* نگارنده کتاب نهضت امام خمینی؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی
🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db