گفتگوى امام با حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی پيرامون سازمان/2 🔹در پى اين درخواست، امام زبان به سخن گشود و درباره سازمان براى نخستين‏بار چنين گفت: قبل از اينكه اين دسته در داخل ايران به فعاليتى دست بزنند يک نفر از جانب آن‌ها به نزد من آمد و اظهار داشت كه ما جمعيتى هستيم كه بر مبناى قرآن مى‏خواهيم قيام مسلحانه كنيم، به مبارزه چريكى دست بزنيم و از شما مى‏خواهيم كه ما را تأييد و حمايت كنيد. به قرآن و نهج‏البلاغه خيلى تمسک مى‏كرد و از خدا و پيغمبر دم مى‏زد. 🔸به او گفتم كه من جمعيت شما را نمى‏شناسم و از عقايد و افكار شما هم بى‏اطلاعم و به اين حرف‏ها هم نمى‏توانم اعتماد كنم. او براى اينكه اطمينان مرا بتواند جلب كند، حدود يک ماه هر روز نزد من مى‏آمد و از عقايد و افكار جمعيت خود براى من حرف مى‏زد، من فقط گوش مى‏دادم و هيچ‏گونه اظهارنظرى نمى‏كردم، بعضى از نوشته‏هايشان را آورد من مطالعه كردم و روى انحرافات‌شان انگشت گذاشتم و در كنار نوشته‏هايشان حاشيه زدم و آنچه را كه بر خلاف اسلام و مبانى قرآن بود به آن‌ها تذكر دادم. چون اظهار كرد كه مى‏خواهيم قيام مسلحانه كنيم، فقط يك كلمه به او گفتم اين كار را نكنيد چون موفق نمى‏شويد و خود را به هدر مى‏دهيد. 🔹من از مجموع اظهارات او و نوشته‏هايشان به اين نتيجه رسيدم كه اين جمعيت به اسلام اعتقاد ندارد، ليكن چون مى‏داند كه در كشورى مانند ايران كه بيش از هزار سال است اسلام در رگ و پى اين ملت ريشه دوانيده است جز با نام اسلام نمى‏توان پيشرفت كرد لذا اسلام را ملعبه كرده‏اند، بالاى نوشته خود نام خدا را مى‏گذارند ليكن ذيل آن همان حرف‏ها و بافته‏هاى ماركسيست‏ها و ماديون است. 🔸اين فكر در آن روز فقط در حد يک گمان بود ليكن هر چه گذشت و نوشته‏هايشان بيش‌تر منتشر شد اين گمان در من بيش‌تر تقويت شد، البته من نمى‏خواهم بگويم همه آن‌هايى كه با اين جمعيت هستند اينجورى‏اند. ممكن است در ميان آن‌ها افرادى باشند كه واقعاً به اسلام اعتقاد داشته باشند و چه بسا افرادى كه فريب آن‌ها را خورده باشند ليكن اساس تشكيلات اين جمعيت روى اعتقاد به اسلام نيست...‏. 🔹آنگاه امام افزود: 🔸البته من اين فكر و گمان خود را درباره سازمان علنى نكردم چون آن كسى كه از طرف آن‌ها آمده بود وعده مى‏داد كه به‌زودى درصدد رفع انحراف‏هاى خود برمى‏آيند و خود را اصلاح مى‏كنند، ليكن به هيچ وجه آن‌ها را تأييد هم نكردم، البته رفقا و دوستان از ايران خيلى مرا زير فشار گذاشتند. 🔹آقاى طالقانى به من نوشتند:انهم فتية آمنوا بربهم و زدناهم هدى. آقاى منتظرى به من نامه نوشتند، آقاى هاشمى رفسنجانى همين‏طور، بعضى علماى بلاد نامه‏ها و پيغام‏هايى را درباره اين جمعيت براى من فرستادند و خودشان هم با تمام قوا از اين جمعيت حمايت كردند و حتى از وجوه‏هاى شرعيه در اختيار آنها گذاشتند، هنوز هم به من فشار مى‏آورند كه از آنها حمايت كنم ليكن من آن‌ها را يک جمعيت منحرف و گمراه مى‏دانم و به هيچ وجه نمى‏توانم آن‌ها را حمايت و تقويت كنم. من خطر اين‌ها را براى اسلام از ماركسيست‏ها بيشتر مى‏دانم. (نهضت امام خمینی، ج3، صص600-598) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db