تندباد حادثه
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی/4
شعر محمدعلی مردانی در وصف قیام پانزده خرداد:
بازم نه ديده خفت و نه اندیشه آرمید
نی زان امير قافله شب، خبر رسید
آن بامداد پرددی شب، که از افق
سر بر زد و به پرده شب گشت ناپدید
وآن آفتاب دانش و انصاف و مردمی
در شهر بند فتنه اهریمنی چه دید؟
بانگ سمند صاعقهافشان او چه شد؟
كاتش به دیو لاخ ستمگستری کشید؟
بس حلقههای آه به محراب صبحدم
زد آرزو به بوی تو ای قبله اميد
آن شاهباز نادره پرواز یک نفس
آراست بال و بر سر ایوانم آرمید
نیلوفر سپيده ز تالاب صبحدم
سر بر فراشت از افق عمر و بر دمید
چون یک بهار زمزمه و جلوه در خیال
گسترده بال و از سر ایوان من پرید
این بود، و هر چه بود، اگر صبح اگر که وهم
یا از جوانی به دروغی یکی نوید
خوابی شد و به سایه شب آشيان گرفت
یادی شد و به کنج فراموشی آرمید
یادی چگونه بید، که یک سر ز یاد رفت
خوابی چگونه خواب، که دیگر ز سر پرید
زین پس جدا از او من و بختی که یک نفس
بیدار مینیامد و چشمی که نغنوید
هيچ ار نبود بخت و جوانی چه شد کز او
باری، نه هیچ نام کسی برد و نی شنید
در انتظار چهر تو شب پای تا به سر شد سپید
چون تندباد حادثه انگیخت فتنهای
هر ذرهای مرا به دیاری پراکنید
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
#قیام_15_خرداد
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db