🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌠(داستان 744) قسمت ۸ 💐 در تنگنای اسارت 💐 🍃 ... به قدری حالت معنوی در اردوگاه شدّت پیدا کرده بود که احساس خطر کردم و به آنهایی که مریض بودند، گفتم: باید بروند! بچه‌ها آمدند و گفتند: یکی از عزیزان که چشم هایش ضعیف بود، هر دو چشمش را از دست داده است. تعجب کردم. وقتی به آن جا رفتم، دیدم که او را برای معاینه برده اند، ولی چشم هایش را باز نمی کند! گفتم: چطور شد؟ گفت: چشمانم نمی بیند؛ و گریه کرد. متوجّه شدم که می‌گوید چشم هایم ضعیف است و تا آقا امام زمان علیه‌السلام مرا شفا ندهند، چشمم را باز نمی کنم! یک چنین حالتی بر اردوگاه حاکم شده بود. احساس خطر کردم و گفتم: همه بچه‌ها باید روزه هایشان را بشکنند! هرچه گفتند که الآن نزدیک غروب است و اجازه بدهید تا روزه امروز را تمام کنیم، گفتم: شرایط، شرایطی نیست که ما بخواهیم این روزه را ادامه بدهیم. آری! حالت معنوی بچه‌ها طوری شده بود که اگر می‌خواستند با آن حالت داخل آسایشگاه باشند، عدّه‌ای از نظر روحی آسیب می‌دیدند. الحمدللّه علی اکبر شفا پیدا کرد. آن جوّ معنوی هم به قدری شدّت پیدا کرده بود که تا آخر اسارت جرأت نکردیم بگوییم که روزه مستحبی بگیرند. [۱] 🍃ما گرفتار سر زلف تو هستیم ای دوست 🍃رشته مهر ز اغیار گسستیم ای دوست 🍃برگرفتیم دل از غیر تو جانا! امّا 🍃دل بر آن عشق گرانبار تو بستیم ای دوست 🍃تا اسیر غم جانسوز تو گشتیم همه 🍃از غم عالم هستی همه رستیم ای دوست 🍃جلوه کن جلوه، بیا دلبر یکتا! که دگر 🍃شیشه صبر و تحمّل بشکستیم ای دوست [۲] 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران ناشر: مسجد مقدس جمکران 📝 داستان سی و هشتم - در تنگنای اسارت - ص ۱۱۳ و ۱۱۴. 📚[۱] دفتر ثبت کرامات مسجد مقدّس جمکران، شماره ۲۳۴، مورخه ۱۱/۳/۷۸. 📚[۲] به عشق مهدی، ص ۱۱۰. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖