#جبهه
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، علی اصغر که چهارده، پانزده سال بیشتر نداشت، قصد رفتن به جبهه کرد، ولی با مخالفت پدر و مادرش روبهرو شد؛ بنابراین، هنگامی که اصرارش برای رفتن به جبهه زیادتر شد، مادرش گفت: وقتی من خواب هستم، بیا انگشتم را جوهری کن و زیر برگهی رضایت بزن. من در بیداری اجازه نمیدهم، ولی علی اصغر نپذیرفت و جواب داد: نه! باید با رضایت خودت امضا کنی. آنقدر اصرار کرد تا مادرش موافقت کرد و رهسپار جبهههای غرب شد.
پس از مدتی به جنوب رفت و به جرگهی سپاهیان اسلام در لشکر 27 محمد رسول الله (ص) پیوست. در سال 1361 ازدواج کرد و خداوند یک سال بعد، دختری به نام زینب به آنها داد. او در جبهه به یکی از بهترین آر.پی.جی زنها تبدیل شده بود، به گونهای که خیلی کمتر گلوله اش به خطا میرفت و وقتی شلیک میکرد، امان از تانکهای تی.72 عراقی میگرفت.
💐معرفی پاسدار
#دفاع_مقدس #زمینه_ساز_ظهور #شهید_علی_اصغر_صفرخانی، فرمانده گردان