💡 الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ
اهل تقصیر یکی از جریانهای اعتقادی بودند که در زمان اهل بیت علیهم السلام پدید آمدند و به سبب جهل، در محوری ترین کانون اعتقادی شیعه ایدههای فکری جدیدی مطرح ساختند و با رویکردی متفاوت در مسئله جانشینی رسول الله صلی الله علیه و آله امامت مفضول را پذیرفتند و اموری مانند عصمت ، مناقب و... را در حق اهل بیت علیهم السلام روا ندانستند.به نظر میرسد بجز منابع روایی و حدیثی، میتوان بخشی از اعتقاد این جریان را در عناصری با اندیشههای کلامی زیدی - شیعی جست و جو کرد و پیشینه بعضی آموزهها را در اندیشه مخالفان مذهب شیعه و در منابع رجالی و فرقهنگاری یافت. نوشته حاضر میکوشد با تطبیق تفکر گروهی از زیدیه با نظریه جریان اهل تقصیر، چهره واقع بینانهای از آنان ارائه دهد و چگونگی تعامل اهل بیت علیهم السلام با جریان فکری مقصره را از نگاه ایشان ارزیابی کند تا مشخص گردد برخی از افراد این جریان که به گمان خویش تفکر شیعی را ترویج میدادند، چرا از دیدگاه امام ماهیت غیر شیعی داشتهاند و چگونه با تمایز نهادن میان اندیشه تقصیر و روایتها میتوان معنای روشنی از تطور مفهوم کلامی مقصره در باب علم اهل بیت علیهم السلام ارائه کرد. در منابع تاریخی و فرقهنگاری اگرچه این گروه به نام مقصره شناخته نشدهاند، ولی به یقین کتابهایی در رد عقاید جریان تقصیر در عصر اهل بیت علیهم السلام به نگارش در آمده بود.ابن ندیم کتابهای الرد علی من قال بإمامة مفضول اثر هشام بن حکم، الرد علی المعتزله فی إمامة المفضول اثر مؤمن الطاق و علی من أبی وجوب الإمامة بالنص اثر سکاک را در فهرست خویش آورده است. که میتوانند ردیهای بر پیشفرضهای اهل تقصیر به شمار آیند. در عصر کنونی کتاب مکتب در فرآیند تکامل، مقاله «بازخوانی نظریه علمای ابرار» نگاه متفاوتی به جریان تقصیر داشتهاند و میتوان این دو نگاشته و گمانهزنی را تلاشی برای احیای اندیشه مقصره در عصر حاضر دانست. مدرسی طباطبایی مقصره را از شیعیان فرمان بردار در برابر اهل بیت علیهم السلام بر میشمارد؛ مقصرهای که در مبانی اعتقادی خود نصبی یا نصی بودن امام را نمیپذیرفتند و نزدشان وجوب طاعت و علم اختصاصی امام اعتباری نداشت. مدرسی طباطبایی نص یا نصب، افتراض طاعت و علم اختصاصی اهل بیت علیهم السلام را نظریهای تطور یافته میداند که از مقام سیاسی به مقام مذهبی و علمی امام نزد برخی شیعیان انتقال یافت و عصمت در مسیر سامان یافتن مرجعیت مذهبی نهادینه شد. در میان کتابها و مقالههایی که به نقد دیدگاه مدرسی پرداختهاند میتوان به کتاب بررسی نظریه تطور تاریخی تشیع به صورت محدود و مقاله «مرجئه شیعه» اشاره کرد. همچنین بخشی از جلد ششم کتاب ادب فنای مقربان با بررسی غلات و مقصره به تشریح واژۀ تقصیر میپردازد. گفتنی است سلاح اعتقادی جریان تقصیر به برندگی سلاح اعتقادی غلات نیست، ولی در عصر حضور اهل بیت علیهم السلام بسیار تأثیر گذار بوده است. نظریه و اندیشه این گروه از آن روی آفت دینی به شمار میرود که افزون بر تعمیق مظلومیت و تضعیف جایگاه اهل بیت علیهم السلام در مردود شمردن شماری از متون حدیثی که به زعم این گروه بوی غلو میداد، نقش اساسی داشته است و باعث شده عناصر درون مذهبی با دامن زدن به اندیشۀ جریان تقصیر فرصت را غنیمت شمارند و بدین طریق چهره شیعه را غیر واقع بینانه جلوه دهند.
📚 ابن ندیم، محمد بن اسحاق، فهرست، ترجمه و تحقیق: محمدرضا تجدد، ص٣٢٨.
📚مدرسی طباطبایی، سیدحسین، مکتب در فرآیند تکامل، ترجمه: هاشم ایزدپناه، ص٧٩، ٨٠، ١٠٢.
📚 کاجی، قاسم و رضوی، رسول، بتریه و اندیشه تقصیر، ص ۱۴۵
#تقصیر #مقصره
@BotShenasi