💡 الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ
با قیام زید بن علی شخصیتهایی از اوائل البتریه همچون سلمة بن کهیل و کثیر النوا با وی بیعت کردند، ولی پس از مدتی از زید خواستند تا بیعت از آنان بر دارد. با نگاهی به گزارش طبری میتوان گفت عدهای از اصحاب سلمة بن کهیل در مجلس زید حضور داشتهاند. علت این بیعت شاید همان روحیه برچیده شدن ظلم امویان بود. از سویی برائت نجستن زید از شیخین انگیزه آنان را دو چندان کرد. با شهادت زید بن علی و در آغاز سده دوم هجری عناصر مهم بتریه با پیوستن به ائتلاف زیدیه با چهرۀ بتریه رخ گشودند و به پیروان کثیر النوا و حسن بن صالح مشهور شدند. کشی علت نامگذاری این گروه به بتریه را از مجلس امام باقر علیه السلام گزارش کرده و از قول سدیر می نویسد: «با سلمة بن کهیل و أبومقدام ثابت بن حداد و سالم بن أبی حفصه،کثیر النوا و جمعی دیگر نزد امام باقر علیه السلام رفتیم و برادر آن حضرت زید بن علی هم نزد او بود. این اشخاص به حضرت باقر علیه السلام گفتند: «ما علی، حسن و حسین علیهم السلام را دوست داریم و از دشمنانشان بیزاری میجوییم. حضرت فرمود: خوب است. بعد گفتند: ابوبکر و عمر را نیز دوست میداریم و از دشمنانشان بیزاری میجوییم» زید بن علی رو به ایشان کرد و گفت: آیا از فاطمه بیزاری می جویید؟ شما کار ما را بریدید، ریشه شما بریده باد.»
علامه مجلسی «أبتر الید بودن»، یعنی عیب جسمانی کثیر النوا را که از پیشوایان بتریه بود، سبب این نام گذاری دانسته است. ناشئ اکبر قائل است چون این افراد به طعن عثمان در شش سال آخر خلافتش پرداختهاند و از عثمان تبری جستند، به بتریه معروف گشتند. حمیری آورده است: «این لقب را مغیرة بن سعید به کثیر النوا داده است».
فان. اس برداشت متفاوتی دارد و مینویسد:
« مغیره با این نامگذاری خواسته است ادعا کند که بتریه حق امیرالمومنین علیه السلاپ را أبتر گذاردهاند، زیرا آنها منکر نص رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت امیرالمومنین علیه السلام شدند» شهرستانی هم مینویسد:«بتریه پیروان کثیر النوا و حسن بن صالح بودند و تقدم مفضول بر أفضل را جایز و خلافت ابوبکر و عمر را صحیح میشمردند و در امر عثمان توقف کرده میگفتند: امیرالمومنین علیه السلام أفضل مردم پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و اولی به امامت بود، ولی خلافت را با رضایت واگذارکرد». به هر حال با بررسی بیشتر مشخص میشود این نامگذاری را دیگران به جریان بتریه دادهاند.
📚طبری، ابی جعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج٧، ص١۶٨؛ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ص١٢٧.
📚طبری، ابی جعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج٧، ص١۶٨.
📚طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ص٢٣۶.
📚مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴٧، ص٣۴۶
📚ناشئ اکبر، عبدالله بن محمد، مسائل الامامه، ص٢٠١.
📚زریاب، عباس، دانشنامه جهان اسلام، مدخل بتریه
📚جوزف، فان. اس، علم الکلام والمجتمع، ج١، ص٣۴٢.
📚شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، ملل و نحل، ج١، ص١٧۴.
📚 کاجی، قاسم و رضوی، رسول، بتریه و اندیشه تقصیر، ص ۱۵۰
#تقصیر #مقصره
@BotShenasi