از نخست‌وزیری سیر نشده بود قدرت سیاسی و رقابت بر سر آن، یکی از ویژگی‌های افراد حاضر در سیستم سیاسی رژیم پهلوی بود که گاه تا مرز دشمنی نیز پیش می‌رفت. این موضوع متأثر از ولع سیاسی و اشتهای سیری ناپذیر آن افراد در کسب قدرت سیاسی بود که نمونه آن در میان بسیاری از افراد از جمله آموزگار و هویدا قابل مشاهده است «باری، با انتخاب به نخست‌وزیری و انتصاب هویدا به وزارت دربار آن خصومت و اختلاف دیرین تشدید شد، چرا که هویدا ظاهراً بعد از سیزده سال نخست‌وزیری هنوز از آن سمت سیر نشده بود و با رقیب دیرین که جای او را در کاخ نخست‌وزیری گرفته بود بر سر عناد بود و چون در مقام وزارت دربار بهر حال هنوز اهرم قدرتی را بدست داشت شروع به کار شکنی در کار دولت آموزگار کرد و بنا به گفته آموزگار به خود من یکی از همین موش کشی‌ها و چوب لای چرخ دولت گذاشتن‌ها بالاخره شعله انقلاب را روشن کرد.»1 1.احمدعلی مسعود انصاری، من و خاندان پهلوی، تنظیم و نوشته محمد برقعی و حسین سرفراز، تهران، نشر فاخته، 1371، چاپ دوم، ص 75 cafetarikh.com @cafetarikh