✳️ دشمنان ، به خانواده او می‌تازند دشمنان قائم‌مقام، بعد از قتل او، وجود خانواده او را نیز خطرناک می‌دیدند و به طرق مختلف آنان را مورد آزار و حملات خود قرار دادند تا اینکه آن‌ها را مجبور به مهاجرت و آوارگی کردند. با این حال برخی از دشمنان هم از قتل قائم‌مقام پشیمان بودند و تلاش‌هایی در راه نجات خانواده او به کار بردند: «فشار بر خانواده قائم‌مقام، به تحریک دشمنانی که حتی پس از مرگ او نیز دست بردار نبودند، ادامه یافت. آن‌ها به دنبال آوارگی‌ها و در بدری‌ها و مخفی شدن در خانه‌های این و آن، سرانجام خود را به صحن حضرت عبدالعظیم رسانیدند و متحصن شدند. تعدادشان به قریب ۸۰ نفر می‌رسید (۲۵ مرد و ۵۵ زن). سید آقابزرگ متولی، محلی به سکونت آن‌ها اختصاص داد و پس از چند ماه، به قم مهاجرت کردند و دو سال با عسرت و سختی در آن سامان گذراندند. در مورد سرانجام خانواده قائم‌مقام که در قم متحصن شده بودند، دو گزارش متفاوت موجود است. هر دو گزارش حکایت از آن دارد که چند سالی پس از این بیداد، یا به علت وساطت دوستان قائم‌مقام و یا به سبب هجوم پشیمانی بر وجود علیل و بیمار محمدشاه، وی بست نشینان را عفو کرد. اختلاف دو گزارش مورد اشاره در این است که عبدالوهاب قائم‌مقامی می‌نویسد: «اولاد و احفاد و منسوبان آن مرحوم از قم به عراق (اراک) رفته و در آنجا مشغول رعیتی گردیده و تا یک درجه راحت و آسوده شدند. ولی بر مبنای گزارش مأمور حاج میرزا آقاسی که در اجرای فرمان شاه مکلف به بیرون آوردن آن‌ها از بست بوده، میرزاعلی پسر قائم‌مقام را از هزاره به اجبار به سلطان آباد آوردند ولی دیگران که در قم بست نشسته بودند به هیچ وجه راضی نشدند از آنجا بیرون بیایند، زیرا به قول و قرار شاه و حاجی میرزا آغاسی اعتماد نداشتند. اجرای فرمان شاه تنها با توسل به سرباز و اعمال زور میسر بود، اما این شیوه منظور نظر شاه نبود.»1 1. پناهی سمنانی، قائم‌مقام فراهانی چهره درخشان ادب و سیاست، تهران، نشر ندا، 1376، صص 271- 272 cafetarikh.com @cafetarikh