بسم رب المهدی 🍃 📜 داستان کربلا : پادشاه عشق 📌 شهید دوازدهم : نصر ابن ابی نیزر می‌خواهم از کسی برایتان بگویم که عشق به محمد و اهل بیتش او را شیفته و شیدایی زمانه کرده بود! او که فرزند نجاشی، پادشاه حبشه بود؛ از کودکی حب ایمان را در دل خود جای داد، هم نشین معرفت و شناخت اسلام ناب محمدی شد تا جایی که پادشاهی حبشه نتوانست جانشین این عشق سترگ باشد! گویی دنیا و اهلش در برابر او ارزنی برایش اهمیتی نداشت، عاشقی دلباخته بود . سال‌ها خدمت رسول خدا و دخت گرام‌اش حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزندانش بود. شیرینی خدمت به اهل بیت را با جان لمس می‌کرد تا زمانیکه نوای عدالت خواهی حسین را شنید و وارد والی کربلا شد . روایت است که امام حسین هنگامی که خونین تن او را در آغوش گرفته بود؛ چنین گفت : «ای نوه پیامبر! آیا من وفادار به تو ماندم؟!» نصر گویی می‌خواست در عوض چاهی که حیدر(ع) برایش پیشکش کرده بود؛ برای پسرش چشمه خون جاری کند ... 🖤 خدا کند حرم را ببیند؛ دلی که در عشق به حسین (ع)، چشم بر اهل دنیا بسته است ... طراح و نویسنده : دنیا رستگار 🌐 روابط عمومی سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان https://eitaa.com/cfu_acac_ir