هدایت شده از پیچَکِ‌قَلَمْ🍃
این روزها دچارم به کلمه. تو انگار کن ماهی به دریا! شب که می‌خوابم، غزه و دود و آتش دم می‌گیرند، صبح که بیدار می‌شوم مه و جنگل و پرواز اردیبهشت! وسط روز هم پاتک می‌زنم به دختر موقرمز آمریکایی که زیر شکنجه‌ی پلیس، فلسطین از زبانش نمی‌افتد. این روزها که بیشتر از همیشه دچارم به کلمه، از همیشه ساکت ترم! ساکت تر و آشوب‌تر و بی‌تاب‌تر ... و امروز، درست وسط همین بلبشو، اسیر نامه‌ای می‌شوم که پیش‌تر، دلبسته‌ی نویسنده‌اش بودم! نویسنده، نامه را خطاب به دانشجوهای ایالات متحده نوشته. هیچ‌وقت نخواسته بودم جای آن‌ها باشم به‌جز همین ثانیه‌ای که دارم نورِ این نامه را کلمه به کلمه می‌بلعم. دارم فکر می‌کنم، اگر من جای آن دختر موقرمز بودم، حتما از این‌که تاثیرگزارترین رهبر جهان، از دورترین سکوی جهان، مهر تایید به نقطه‌ی ایستادنم زده، غرق شور می‌شدم و هرچه آشوب بود از دلم پر می‌دادم. اگر من جای او بودم، زیر شکنجه عاشق‌تر می‌شدم و...حتما دچارتر به کلمه! 🖌مهدیه‌صالحی @pichakeghalam