جناب آقای علیرضا گلزاری، نوه مرحوم آقای شفائی: جناب آقای عبداللهیان؛ سلام و اوقات به خیر و نیکی کانال چنته؛ محملی شده است برای یادآوری خاطرات شیرین گذشته و یادبود فرهیختگان و نامداران این شهر و دیار. بابت زحمات شما در این باب، به سهم خود کمال سپاس و امتنان را دارم. ان شاءالله تندرست و برقرار باشید. ☘ غزل زیر به یاد دوران خوشی که در بهاباد و به ویژه در ایام تعطیلات تابستانی مدارس در خانه‌باغ پدربزرگم، مرحوم سید مهدی شفائی سپری شد، سروده شده است: تا پرتو لطف ازلی بر وطن افتاد شهری بشد از لطف و صفا یکسره بنیاد چون بود ز هر گوشه آباد دگر به بنهاد بر آن دست فلک نام بهاباد از فرقت شهر پدری سوخته جانم ای کاش شمیمی برساند ز وطن باد بنشست چو بر سینه من این غم غربت چون کوه، بده ای فلکم تیشه فرهاد "گلزار" چو حب الوطن توست ز ایمان ایمان تو هر روز ز دیروز فزون باد 🆔 @chantehh