⁉️ تحلیل وضعیت منطقه و ایران
🔸 ایران در کجای تاریخ ایستاده است؟
💥 ترسیم دو سناریو و دو چشمانداز از آینده
🗒️ یادداشت تحلیلی / سعید عبدالملکی(استاد دانشگاه و تحلیلگر روانشناسی سیاسی)
بخش اول
✍️ در اوضاع بغرنج کنونی که وضعیت بهصورت لحظهای متغیر و غافلگیرکننده است شاید نتوان با قطعیت گفت چه آیندهای در پیش است اما میتوان از احتمالات قرین به واقعیت صحبت کرد. در این یادداشت تحلیلی تلاش میشود تا از دو سناریو و دو چشمانداز محتمل پیش روی منطقه و ایران سخن گفت:
سناریوی اول: در این سناریو همهچیز میتواند به حالت عادی برگردد یعنی موتور جنگ خاموش شود ایران و آمریکا به سمت کاهش تنش و حتی همکاری بروند و رژیم صهیونیستی نیز شکست خود را بپذیرد و به آنچه تاکنون رخداده است تن دهد. از طرفی وضعیت سوریه به سایر کشورهای منطقه سرایت نکند و از چارچوب سوریه فراتر نرود و درنهایت یک حکومت مردمی یا دستنشانده و متزلزل در سوریه تشکیل شود.
سناریوی دوم: کشیده شدن زنجیره جنگ و فروپاشی به سایر کشورهای منطقه مثل عراق و یمن، لبنان و حتی عربستان و امارات و ترکیه و تجزیه عراق به سه کشور سنی، شیعی و کردی که ممکن است پیامدهای آن برای ایران نیز خسارتبار باشد. در این سناریو حتی رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز در امان نخواهند بود چراکه گروههای تروریستی و معارض داخل سوریه میتوانند به جان اسرائیل بیفتند و منافع آمریکا و پایگاههای او نیز به آتش کشیده شود و درنهایت یک جنگ تمامعیار رخ دهد و همه ضرر کنند. وقوع این سناریو با توجه به رویکرد دولت ترامپ بعید به نظر میرسد.
لذا با توجه به دو سناریوی مذکور دو چشمانداز زیر محتمل است:
چشمانداز اول(بسیار خطرناک): غرب به دنبال ایجاد خاورمیانه جدید است و ممکن است فروپاشی دومینووار در منطقه و در راستای نقشه خاورمیانه جدید در سایر کشورهای عربی همچون عراق رخ دهد و تبعات آن به ایران کشیده شود با این استدلال که دولت کنونی و شخص پزشکیان و ظریف و جریان نفوذی داخل دولت نمیتوانند خود را در چارچوب ارزشهای انقلاب اسلامی همچون حکمرانی دینی و استکبارستیزی هویتیابی کنند و در برزخ هویتی زیست میکنند و این میتواند بسیار خطرناک باشد. از طرفی اصلاحطلبان رادیکال از همان ابتدای انتخاب پزشکیان وی را گورباچف ایران تصویرسازی کردند و اخیراً هفتهنامه تجارت فردا پزشکیان را در هیبت احمدشاه قاجار و جمشید آموزگار که هردو ناظر به پایان دو حکومت قاجار و پهلوی میباشند صورتبندی کرده است و این موضوع نمیتواند بدون پشتوانه براندازانه باشد لذا بیم آن میرود این شبیهسازیها درنهایت منجر به سوریهای سازی ایران شود.
شاهد این امر عملکرد 4 ماهه دولت کنونی است که با تمرکز بر موضوعات حاشیهای و فرعی و اولویتبخشی به آنها مثل قانون دو تابعیتیها، ظریف، فیلترینگ، ناترازی، خاموشی برق، حجاب، مذاکره، رفع حصر، تله تنش و انتصاب محکومان امنیتی و سیاسی که با نظام زاویهدارند خواسته یا ناخواسته موجب غفلت و خطای محاسباتی در داخل و ایجاد فرصت برای توطئهچینی دشمن علیه محور مقاومت شده است. اکنون نیز جریانات مذکور و رسانههایشان همسو با سیاستهای غرب در به آشوب کشاندن کشورهای خاورمیانه، همذات پنداری و از سقوط اسد و تجزیه سوریه شادی میکنند این در حالی است که آنها بارها و بارها حمله روسیه به اوکراین را محکوم کردند. این استاندارد دوگانه اصلاحطلبی و وابستگی و سرسپردگی به آمریکا و غرب به دشمن این سیگنال زیانبار را ارسال میکند که یک جریان داخلی آماده و پایکار برای سوریهای کردن ایران وجود دارد. لذا این رویکرد اصلاحطلبان و لیبرالهای دولتی بیشتر مطلوب دشمنان است تا مطلوب ملت ایران و انقلاب اسلامی.
از طرفی آرزوی 45 سالهی جریان چپ، لیبرال و اصلاحطلبان رادیکال فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بوده است و این نگرانی قابلدرک وجود دارد که آنها با همکاری اپوزیسیون خارج کشور، دولتهای متخاصم و همچنین تمام منافقین و اشرار عالم که با خدا، دین و موجودیت سرزمین ایران مشکل دارند در یک اردوگاه سازماندهی شوند تا ایران به خاکستر تبدیل شود.
در صورت تحقق این امر با ابراز تأسف و اندوه باید گفت ایران دیگر روز خوش به چشم نخواهد دید و نهتنها دموکراسی و آزادی دروغینی که القاء میکنند امکان تحقق پیدا نخواهد کرد بلکه بدتر از سوریه، لیبی و تونس، ایران به سمت تجزیه سرزمینی و فروپاشی خواهد رفت و حمله خارجی ازیکطرف و جنگ داخلی از طرف دیگر تمام زیرساختها را نابود و ایران به دوران پیشازتاریخ برمیگردد.
ادامه در بخش دوم
https://eitaa.com/cheshmandazsaeid