سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی بخش دهم صبح برخاسته و هیچ نمی‌دانیم تکلیف چیست چون اختیاری از خود نداریم. یکی از رفقا سخت از ما عصبانی است که چرا اقدامی نمی‌کنید؟ هزارها نفر مثل ما سرگردان‌اند، چه می‌توان کرد؟ به فرض آنکه به وسیلۀ توسل به این و آن و توصیه، برای ما امتیازی در نظر گرفتند، این سفر برای الغای امتیازات است! با فشار رفقا مجبور شدیم و به طرف سفارت ایران را افتادیم. معلوم شد از آن‌ها هم کاری ساخته نیست. هوا گرم است و منزل‌ها نامناسب؛ از سویی آب کم است و با زحمت تهیه می‌شود. معلوم نیست باید چند روز با این وضع به سر بریم. رفقا که متأثر و عصبانی‌اند چه کنند؟ اینجا زن و بچه نیست که به سر آن‌ها داد و فریاد کنند تا هیجان خود را تسکین دهند. تنها محل آسایش و سرگرمی مسجد است. اینجا ارزش مسجد بسیار محسوس است. مساجد نسبت به وضع خانه‌ها بسیار نظیف‌ترند و حصیرهای پاک در آن‌ها گسترده است. وقت نماز پنکه‌ها به کار می‌افتند ولی از نظر اقتصادی همین که وقت نماز تمام شد، بادبزن‌ها از کار می‌افتد! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ایام اعزام حجاج به خانۀ خدا هر شب با برگی از سفرنامۀ مرحوم طالقانی همراه خواهیم شد. این مطالب برگرفته از کتاب «به سوی خدا می‌رویم» است و شب‌های آینده دیگر بخش‌های این سفرنامه را در کانال قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید و کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. https://eitaa.com/joinchat/3977314320C4b988b21e1