آیا همین که مطلبی در کتاب عالِمی ذکر شده برای روضه‌خوان کافی است که آن را نقل کند؟ محدث نوری در لؤلؤ و مرجان خطاب به نوحه‌خوانان: «آنچه مناسب غرض است تنبیه روضه‌خوان متقی است برآنکه اگر چیزی یا حکایتی در کتاب عالمی دید اگرچه در نقل آن از آنجا برای او محذوری نیست، لکن باید تأمل کند و ملتفت شود بلکه تجسس نماید که مبادا علمای دیگر خلاف آن را ذکر کرده باشند، به نحوی که خلاف واقع بودن خبر اول ظاهر و مبین شود. پس در چنین مقامی اولاً مستند خود را بگوید و به نحو جزم خبر ندهد که مثلاً امام چنین گفت و ثانیاً مخالفت آن را با سایرین اشاره کند که مبادا گوش‌کنندگان مغرور شوند، به‌خصوص اگر صاحب کتاب از بزرگان علما باشد و برای این دو مطلب دو مثال ذکر می‌کنم. مثال اول شیخ مفید در ارشاد گفته است که از آیات خارق‌العاده امیرالمؤمنین این است که در تمام مبارزات خود در طول حیاتش با اقران و پهلوانان عرب هیچ جراحتی برنداشت، اما با تیغ ابن‌ملجم کشته شد و این از چیزهای عجیبی است که خداوند مختص امیرالمؤمنین قرار داده است» (لؤلؤ و مرجان). «محدث نوری در رد این سخن مفید که حضرت علی در طول مبارزاتش هیچ جراحتی برنداشت، از اختصاص خود شیخ مفید نقل می‌کند که حضرت علی در جنگ احد هشتاد زخم برداشت و هنگام وفات جای هزار جراحت در بدن داشت» (کتاب معرفی و نقد منابع عاشورا، ص 231). @chsiqs