📝 نظریه فضاهای ذهنی
نظریه فضاهای ذهنی بر این اصل استوار است که در هر لحظه از گفتگو، سخنگویان به ساختن معنی مشغول هستند و معنی چیزی از پیش ساخته شده نیست. بر این اساس واژهها را نمیتوان مستقل از فرآیندهای شناختی و دانش مفصلی که در ذهن داریم در نظر گرفت، بلکه واژهها دریچهای به معنای دایرةالمعارفی هستند و جملهها نیز دستورالعملهایی برای ساختن معنی و کنار هم قرار دادن دامنههای مفهومی محسوب میشوند. در این نظریه ساختن معنی شامل شکلگیری فضاهای ذهنی و ایجاد نگاشتها بین این فضاهای ذهنی است.
فضاهای ذهنی را باید بستهبندیهای موقت از ساختار مفهومی
#ذهن ما دانست که بر اساس رهیافتهای تعمیمیافته فرهنگی، کاربردشناختی و زبانی شکل میگیرند و حاوی اطلاعات خاص هستند. این فضاها در جریان اندیشیدن و صحبت کردن تکثیر میشوند و امکان تفکیک ساختارهای دانش و گفتمان ما را ایجاد میکنند. زمانی که یک فضای ذهنی ساخته شد به سایر فضاهای ذهنی که در طول مکالمه ایجاد شدهاند، متصل میشود. در هر لحظه از گفتمان یکی از فضاها پایه محسوب شده و برای ساختن فضاهای ذهنی جدید در دسترس باقی میماند. اصل دسترسی امکان ارتباط عناصر همسان در بین این فضاها را فراهم میآورد. این ارتباطِ مبتنی بر نگاشتها توسط بافت گفتمان هدایت میشوند، بنابراین ساختن معنی همواره بافتبنیاد و مکانمند است. ارتباط بین فضاهای ذهنی در طول گفتمان در نهایت امکان ایجاد معناهای نامحدود را فراهم میکند.
🏷 پ.ن. نظریه فضاهای ذهنی توسط "ژیل فوکونیه" زبانشناس فرانسوی و پژوهشگر فقید
#علوم_شناختی مطرح شد و جنبههایی از آن در قالب نظریه آمیختگی مفهومی با همکاری "مارک ترنر" گسترش یافت.
کانال تخصصی علوم شناختی ✅
https://eitaa.com/cognitiveScience