شهوت فضا را ضعیف کرده. ضعف شهوت در رفتار و گفتار و نگاه و پوشش برخی جوانان و غیر جوانان پیداست.
مانند کسی که از درون دچار انکار و از همپاشیدگی است و به زور پوستش جمع و جورش کرده، خودشان را رها کردهاند روی دست جامعه.
ریز و درشت ناهنجاریهایشان فقط به پوشش مربوط نمیشود. مانند دائم الخمرها شراب چشم مینوشند و مینوشانند و صوت مخدر دود میکنند. نتیجه لاطائلاتی است که لاینقطع در هوا میپراکنند.
یکی هم معلوم نیست کجا نشسته و در فضای بسته سیگار دود میکند. حتی ارزشی برای نفس دیگران قائل نیست. بقیه هم نشستهاند و بدون حرکتی فقط بو میکنند. فضا ضعیف است و ضعف حکومت میکند.
اینها تنها آغاز آن وحشیگری بیعنان است که پیش از این در باره آن میگفتیم. فضا که ضعیف شد، انسانیتها کنار میرود و حیوانیتها پر و بال میگیرد. حیوانیت، اهلیت را نادیده میگیرد و وحشیگری به جامعه تجاوز میکند؛ اما چون همه شریک این تجاوزند، مینشینند و نگاه میکنند تا تمام شود.
شهری که با شهوت ضعیف شد ناگزیر گرفتار خشونت است. شهوت عریان با خشونت عریان به دنبال نقطه تعادل میگردد.
این ضعف ها تاوان دارد. تاوان سخت. آدمهای ضعیف فضای شهر را غصب میکنند و به محیط آن تجاوز میکنند. از آنها برای ما تصویری میماند اما شهر آنان را گم نمیکند. انتقام سختی در راه است.
بسیاری از آنان را دیدهام. همانطور که از ناکجا و بیهوا زدند، از ناکجا و بیهوا خوردند. هیچ کس نبود که متهم کنند. هیچ کس. خدا آنان را زده بود و جز خود هیچ کس را در میان نمیدیدند.