کسانی که استقبال خداوند را با ادبار پاسخ گفتند، در آن سوی دنیا شرایطی دارند. آنها خودشان به سمت دنیا فرار کردند و آن سوی درد باقی ماندند. وقتی مرگ به آنها رسید و آنان را با خود برد به دنیایی که خالص درد است و هیچ لذتی ندارد، قدر دنیا را خواهد دانست. و آنان که به استقبال خداوند شتافتند و خود را به آغوش بلا انداختند، در آن سوی دنیا بهشت را میبینند. مانند خوابی که در لحظه آخر بیدار میشوی و درست زمانی که احساس میکردی همه چیز تمام شده، میبینی تنها یک خواب سخت بوده که تمام حس تو را درگیر خودش کرده و تو در رختخواب خود آرام و امنی.
دردها جارچیان خدا هستند. جاروکشانش. پیشقراولان. قبل از اینکه بزرگی وارد مکانی شود، معمولا کسانی هستند که فضا را مهیا و آماده میکنند تا همه چیز درست و به جا باشد. اینها با آقایشان دوستند و با غیر هیچ صنمی ندارند. دردها به ندرت با جایی که مشغول تطهیر آن هستند، انس میگیرند.
امیدوارم خداوند به ما صبر عنایت فرماید تا مقدمات تشرف حاصل گردد.
وصف العیش ما همین باشد؛ افسوس که از نصف دیگرش محرومیم. در این اختلاط درد و لذت، به مکیدن نم لذتها از گل دردها معتاد شدیم و از درد گریختیم، غافل از اینکه آن تلخی درد بود که کلید نجات بود، نه شیرینی لذت.
اینگونه شد که حضرت درد، ضعیفها را از قویها جدا کرد. آنها دنیاپرست شدند و اینها دینمدار...