مهربین افسانه یا واقعیت اسناد و مدارک متعددی بر وجود شهری درحاشیه عارضه طبیعی که اکنون به آتشگاه معروف است دلالت می کند که مهرین یا مهربین نامیده می شده و تا قرون اولیه پس از ورود اسلام به منطقه هم رونق داشته ولی به تدریج در اواسط سده چهارم قمری شهر مهرین ازرونق افتاده و به روستایی تبدیل شده است. وجود دژ ماربین یا آتشگاه، کشف سفالهای چند هزار ساله در حاشیه آن، وجود دژهای سه گانه، اسناد نوشتاری مورخین و اسامی کهن دلایل این ادعا هستند. پیشینه ماربین در کتاب های مختلف از قرون اولیه اسلام تا عصر حاضر با عناوین مهرین ماربین و گاه ماربانان از این منطقه یاد شده است. در این منابع اطلاعات مفیدی از منطقه به لحاظ تاریخ تاسیس، حدود جغرافیایی، شرایط زیست محیطی، کشاورزی، آب و هوا و دیگر منابع وجود دارد. جغرافیا دانان قرون اولیه اسلام هر کجا که نام از جی می آورند در کنار نام ماربین است وگاه در مقام مقایسه شرایط جی را نزدیک به ماربین ذکر می کنند. گزیده ای از این متون آورده می شود حافظ ابونعیم اصفهانی مورخ قرن چهارم و پنجم ابونعیم اصفهانی در ذکر اخبار اصفهان می نویسد: مساحت اصفهان صد و بیست فرسنگ در صد و بیست فرسنگ است وسه استان،30 رستاق (بخش)، 120 طسوج (دهستان)، 5 هزار قريه(ده) و هفت مدينه (شهر) دارد.: كهته(کهنه)، جار، جی، قه، مهرین، دررام، سارويه. از اين هفت شهر چهار شهر ويران شده و سه شهر تا دوره اسلام باقی مانده است.این سه شهرعبارتند از جی، مهرین و قه.اين سند حاکی از آن است که مهرین یا مهربین شهری بوده که قدمتش به قبل از اسلام می رسد. اصفهانی، حافظ ابونعیم، ذکر اخبار اصفهان ترجمه کسایی نورالله، تهران، سروش، 1393. ابونعیم ابونعیم متولد 334 ق در مورد ماربین می گوید: اسحاق گفت ماربین را یوشع پسر نون ساخت و در این باب گویند که وی در همه جای دنیا می گشت تا به اصفهان رسید و در جایی منزل گزید که آن را ماربین می گفتند ابونعیم اصفهانی، حافظ، مترجم دکتر نوراله کسایی، ذکر اخبار اصفهان، تهران، سروش ،1376 ص 156 ابن فقیه ابوبکر اسحاق همدانی معروف به ابن فقیه صاحب کتاب البلدان مربوط به قرن سوم که مختصری از آن باقی مانده است. روستاهای اصفهان را جی، ماربین، لنجان، براعان، برخوار، رویدشت، اردستان، کروان، برزاوند، دارک، فریدن و قهستان و.... ذکر کرده است و می گوید چون طهمورث پادشاه شد در اصفهان در ماربین و رویدشت ساختمان کرد. ابن فقیه ترجمه مختصر البلدان ترجمه ح. مسعود، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران، 1349،ص98. ابن خرداد ابوالقاسم عُبیدالله بن عبدالله اِبْن خُرْدادْبِه‌ْ، جغرافی‌دان، تاریخ‌ نویس و موسیقی ‌شناس ایرانی سده سوم قمری و نویسنده کتاب المسالک و الممالک، منطقه ماربین را یکی از رستاق‌های اصفهان می‌داند که طهمورث پادشاه افسانه‌ ای بنا نهاده و آتشکده‌ای بر آن قرار دارد ابن خردادبه، المسالک و الممالک 1371 ترجمه سعید خاکرند، موسسه مطالعات وانتشارات تاریخی، تهران،1371، ص 24. برپایه نوشته های این کتاب می توان ماربین را شهری از پیش از اسلام دانست که مورد توجه مهاجرین آریایی بوده و آنها روستاها و شهرهای با ساختار ساسانی در آن بنا کرده اند. احمد ابن رُسته ابن رُسته یکی از کاشفان و گیتاشناسان بزرگ جهان بود که در حدود ۹۰۳ میلادی برآمد. او ایرانی و زاده منطقه رُسته اصفهان بوده است. دانش وی درباره مردم اروپا و غیر مسلمانان آسیا وی را به منبعی معتبر تبدیل کرده بود. وی حتی درباره وجود جزایر بریتانیا و ولایات هفت گانه آنگلوساکسون اطلاع داشت. وی در باره ماربین می نویسد:« مارابین در حدود شهر جی واقع است و یکی از محل های گردش و تفریح خسرو بوده است و کیکاووس در آن جا قصری ساخته و بهمن پادشاه پسر اسفندیار آن را تصرف و سوزاند و پایین تر آن قلعه بنا نهاد و درآن آتشکده ساخت». کاظمی یاغش، آتشگاه اصفهان، اصفهان، مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل شهرداری اصفهان،1386، ص133 ابن حوقل محمد بن علی بن حوقل معروف به ابن حوقل جغرافی ‌دان سده چهارم هجری قمری است. وی ماربین را نزدیک اصفهان خوانده و می آورد:« در مغرب اصفهان ده ماربانان واقع است این ده در مغرب رودخانه قرار دارد و در پایین آن در کنار رودخانه دو صیعه بزرگ به نامهای بتروکان و مهرگان هست» سفرنامه ابن حوقل ترجمه دکتر جعفر شعار در وصف اصفهان ص108 مافروخی مولف محاسن در قرن چهارم و پنجم زمانی که در باره تعمیر جی به دستور فيروز ساسانی ( فوت 472 م) صحبت می کند فرمان را خطاب به آذر شاپوران، پسر آذرمانان پهلوان از ديه هرستان از روستای ماربين صد و هفتاد سال پیش از اسلام ذکر می کند که خود سندی است در مورد قدمت منطقه ماربین وآبادی های آن مافروخی اصفهانی، مفضل بن سعد(1385)، محاسن اصفهان، ترجمه حسین بن محمد آوی، اصفهان، مرکز اصفهان شناسی.ص39