۱- دو سه روزی، میزبان جمعی از اعضا دانشگاه ها و دانشکده های علوم پزشکی شمال شرق کشور بودیم . تعامل دانشجو/استاد مهمترین سرمایه دانشگاه است ، وضع مان در این سالها و در این سرمایه چندان مطلوب نیست . در دوران سلطه فضای مجازی و انزوا طلبی آدم‌ها ، بازسازی برنامه های جمعی ، اردویی و کندن از محیط رسمی و ایجاد فرصتی برای کنار هم بودن حتما موثرترین تمرین برای احیاء آن سرمایه است . ۲- فرصت کوتاهی در آغاز نشست دست داد تا علاوه بر خیرمقدم گریزی هم به صحرای کربلا بزنم ،جایی که هیچ کس بر داستان اش اختلاف ندارد : در لشکر کوچک سیدالشهدا ع آزاد مردی بود به نام یا بَشیر بن عَمْرو حَضرَمی . در روز  به او خبر رسید پسرش در مرز ری و یا طبرستان اسیر شده ، در آن بحبوحه تاریخی ع او را صدا کرد و فرمود بیعت ام را از تو برداشتم ، با این هزار دینار و دو جامه گرانبها برای آزادی فرزندت از این مهلکه خارج شو ، پاسخ او در قلب تاریخ ثبت شد : «أَکَلَتْنِی إِذاً السِّبَاعُ حَیّاً إِذَا فَارَقْتُکَ» حسین جان، گرگ های بیابان مرا زنده زنده بِدَرَند ،اگر تو را رها کنم ... امام ع در زیارت ناحیه غیر مشهوره در بیان نام و جایگاه و سلام به اصحاب تراز اول ع از آن یار باوفا نیز این گونه قدردانی میکند : شَکَرَالله قوَلَک خداوند از تو قبول کند سخنت را . در اینجا تاکید معصوم ع بر عظمت سخنی است که بیان شده نه قدرت رزم و جنگاوری . ۳-هر کلاس برای استاد فرصتی است تا امام زمان به او بفرمایند: شَکَرَالله قوَلَک . ۵شنبه - ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ @darossalamm