🔆 📜 دلنوشته دیدار با خانواده شهید شب چهارم ماه رمضان 30 اردیبهشت ۹۷ 🌹 بسم رب الشباب الشهید تا به حال به این فکر کرده ای که چگونه میتوان شهادت را بدست آورد؟! اصلا شهادت به همین آسانی است؟!... زندگی نامه شهدا را خوانده ای؟ همگی جز ادب و اخلاق و بندگی، چیزی داشته اند؟ وصیتنامه شان را چطور؟ تاکنون پیش آمده که لحظه ای چشمت به آن بیوفتد و دلت را جذب خود کند؟ به غیر از تاکید بر حجاب و عشق به رهبری و ولایت فقیه، چیزی گفته اند؟... در میان اینهمه، من هم یکی را می‌شناسم. یکی که او هم وجه اشتراک خود را با تمامی شهدا حفظ کرده بود تا به آنان بپیوندد. هم توسل به ائمه داشت و هم توکل قوی بر اراده فوق اراده ها. هم به نیازمندان کمک میکرد و هم بالوالدین احسانا. هم حی علی الصلوه اذانش گوش تمام محله را نوازش میکرد و هم کثیر الدعا. می خواهی بیشتر از او بدانی؟ طلبه جوانی که در اواخر عمر نوجوانی اش به شهادت رسید... با اینحال چه خوب بلد بود رسم زندگی را. آنچنان که او مدح بندگی می‌سرود، کدامینمان سروده ایم که اگر می سرودیم اکنون در کنار نام ما هم کلمه "شهید" رخ می‌نمود. نوا های بندگی اش هنوز هم هوش فلک را از سرش پرانیده و آن را به خلسه ای شیرین فرو برده... همانجا که صوت قرآنش دل اطرافیان می برد، خدا هم لبخندی میزد و امضای شهادت به پای امان نامه اش می نهاد. دلبستگی اش به مادر هم مانع از سعود عشق سربه افلاک کشیده اش تا بهشت برین نشد و او را هم آسمانی کرد... آری او طلبه شهید محمدحسن رضایی است که در ۱۷ سالگی به شهادت رسید. حال، ما خاکیان هنوز هم در این خاکدان مادیات مانده ایم و به افلاکیان حسرت می‌خوریم که چگونه زنجیر دنیا را از دل و ایمانشان رها کردند و از عمق این دریای پر زرق و برق به سمت سرچشمه واقعی ترین محبوبه ها شتافتند و سرانجام به معشوق رسیدند... بیا تا در این شهر پربرکت که خدا ابواب رحمتش را با کرامت تمام بر سر بندگان غافلش بازکرده، ما هم دستی ز دل برآریم و مهر شهادت بر نامه ی مشکین شده اعمالمان زنیم که اگر به شهادت نرسیم این دست را فردا نتوانیم ز گل برآوریم... 📝نویسنده: خانم قانع 🗓دوشنبه ۱۳۹۷/۲/۲۴ 💠 🆔http://eitaa.com/joinchat/2815361028C70a2f9961d