جامعه شناسی اشک در فرهنگ اسلامی (۸) عزاداری و هویت فرهنگی (۱) پس از آن که معنای اجتماعی اشک تبیین شد، بحث از عزاداری مطرح می‌شود که در سازمان مردمی هیأت شکل گرفته است و از اهداف و رسالت‌های آن، ابکاء و بکاء است که در یادداشت قبل اشاره شد. بر اساس فضای دانشی_فرهنگی موجود دو تلقی نسبت به عزاداری وجود دارد. یک تلقی این است که عزاداری هویت تاریخی محض دارد که میراث فرهنگی-هنری-خلاق و به عبارتی، ميراث ناملموس ایرانی است. این تلقی را می‌توان به گرایش‌های مطالعات فرهنگی و جامعه‌شناسی فرهنگی در ایران نسبت داد که کم و بیش در میان مردم، گاه جدلی و گاه عقیدتی ابراز می‌شود. اما تلقی دوم این است که عزاداری، به عنوان یک سنت فرهنگی مبتنی بر معرفت امام، هویت ایمانی محض دارد و احیای امر اهل بیت علیهم السلام است که منشأ آن محبت به ایشان است لذا ميراث فرهنگی تابعی از آن است و اصل، هویت ایمانی است. هرچند این تلقی می‌تواند دارای سطوح نگرشی مختلف بر اساس میزان معرفت دین‌شناختی باشد امّا کلیت آن را غالب شیعیان می‌پذیرند. لذا کلیدی‌ترین بحث در عزاداری، نوع دلالت کنش و سازمان آن بر هویت فرهنگی است. پیشتر در این باره با رویکرد فقه فرهنگی( https://yun.ir/egite5 ) بحث شد اما از منظر جامعه‌شناختی، نوآوری و خلاقیت هنری چه دلالتی بر هویت فرهنگی ایمانی دارد؟ مسائل پربحث این ایام مانند ورود یا منع افراد بی‌حجاب به هیأت‌ها هم از همین پرسش‌هاست که به دلیل گستره بیانی و اثباتی‌اش از یک سوی و اثباتی و رسانه‌ای شدن فرایندهای اجتماعی از سوی دیگر نیازمند به حل و فصل است هرچند مصادیق واقعی‌اش اندک باشد. در ادامه بحث خواهیم کرد. @darsgoftar1