🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#داستان_آموزنده
🔆جراحات بدن على (ع )
⚡️پس از جنگ احد، حضرت على (ع ) در حالى كه هشتاد زخم بزرگ به بدنش رسيده بود به بدنش رسيده بود به مدينه برگشت و بسترى شد.
⚡️پيامبر (ص ) به عيادت على عليه السّلام رفت ، آن حضرت مانند آن بود كه گوشت جويده شده را روى پوست چرمى قرار دهند، وقتى كه رسول خدا(ص ) او را در آن حال ديد، قطرات اشك از ديدگانش جارى شد... پس از احوالپرسى ، دو زن جراح كه از طرف پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) مأ مور زخم بندى بدن على (ع ) شده بودند به رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله ) عرض كردند: اى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) ما در مورد على (ع ) احساس خطر مى كنيم ، چرا كه پارچه هاى زخم بندى را داخل هر زخمى كه مى گذاريم ، از شكاف زخم ديگر بيرون مى آيد.
⚡️عجيب اينكه : روايت شده : آن حضرت زخمهايش را كتمان مى كرد و به كسى نمى گفت ، و گفتارش اين بود: شكر و سپاس خداى را كه در جنگ نگريختم و پشت به دشمن نكردم .
⚡️و بعد از شهادتش ، آثار آن زخمها را شمردند كه از سر تا قدم او اثر هزار زخم وجود داشت قربان ايثار و اخلاص و شكرگذارى تو اى على بن ابيطالب .
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚
@Dastan 📚✾