حتماً داستان گوساله سامری را شنیده‌اید. این گوساله از طلا درست شد و سامری در ساختن آن خیلی هنر به خرج داد تا مردم را فریب دهد. طبق برخی روایات، حضرت موسی (ع) درباره این مسأله به پروردگار عرضه داشت: این سامری هنری داشت که گوساله‌ای بسازد تا مردم را بفریبد، اما آن صدای عجیب و معجزه‌گونه‌ای که از گوساله شنیده می‌شد از کجا آمد؟ آیا صدای گوساله نیز جزء هنر سامری بود؟ خداوند فرمود: این فتنه خودم بود که اضافه کردم و خواستم امتحان سخت‌تر بشود! (عَنْ أَبِي جَعْفَرِع . ... ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى: إِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ وَعَبَدُوا الْعِجْلَ وَلَهُ خُوارٌ فَقَالَ مُوسَى عِ : يَا رَبِّ الْعِجْلُ مِنَ السَّامِرِي ، فَالْخُوَارُ مِمَّنْ ؟ فَقَالَ: مِنِّي يَا مُوسَى إِنِّى لَمَّا رَأَيْتُهُمْ قَدْ وَلَّوْا عَنِى إِلَى الْعِجْلِ أَحْبَبْتُ أَنْ أَزِيدَهُمْ فِتْنَة؛ تفسیر قمی / ج ۲ ص ۶۲) قدرتی که خداوند به ابلیس هم دارد برای همین منظور بود. وقتی ابلیس از درگاه خدا رانده شد، به خدا گفت: به خاطر عبادتهایی که انجام داده‌ام در همین دنیا به من پاداش بده. خداوند فرمود چه می‌خواهی تا به تو بدهم؟ گفت می‌خواهم تا روز قیامت به من عمر بدهی. خداوند فرمود به تو عمر طولانی می‌دهم. گفت: می‌خواهم مانند خون در رگهای فرزندان آدم نفوذ کنم. خدا فرمود این قدرت را به تو می‌دهم. گفت به ازای هر فرزند آدم به من دو فرزند بده! خدا فرمود به تو می‌دهم. بعد ابلیس گفت از فضل و کرمت نیز یک چیز بیشتری به من عطا کن! خدا فرمود: کاری می‌کنم در سینه ابناء بشر نفوذ کنی و نفس بزنی و آنها تصور کنند که حرف دل خودشان است. (فَقَالَ إِبْلِيسُ يَا رَبِّ كَيْفَ وَ أَنْتَ الْعَدْلُ الَّذِي لَا تَجُورُ - فَثَوَابُ عَمَلِي بَطَلَ قَالَ لَا وَلَكِنِ اسْأَلُ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا مَا شِئْتَ ثَوَاباً لِعَمَلِكَ فَأَعْطَيْتُكَ فَأَوَّلُ مَا سَأَلَ الْبَقَاءَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ فَقَالَ اللهُ قَدْ أَعْطَيْتُكَ قَالَ سَلِّطْنِي عَلَى وَلْدِ آدَمَ قَالَ قَدْ سَلَّمْتُكَ قَالَ أَجْرِنِي مِنْهُمْ مَجْرَى الدَّمِ فِي الْعُرُوقِ قَالَ قَدْ أَجْرَيْتُكَ قَالَ وَلَا يَلِدُ لَهُمْ وَلَدٌ إِلَّا وَيَلِدُ لِي اثْنَانِ قَالَ وَ أَرَاهُمْ وَلَا يَرَوْنِي وَ أَتَصَوَّرُ لَهُمْ فِي كُلِّ صُورَةٍ شِئْتُ فَقَالَ قَدْ أَعْطَيْتُكَ قَالَ يَا رَبِّ زِدْنِي قَالَ قَدْ جَعَلْتُ لَكَ فِي صُدُورِهِمْ أَوْطَاناً قَالَ رَبِّ حَسْبی: تفسیر قمی / ج۱ / ص ۴۲) بعد از اینکه خداوند خواسته های ابلیس را برآورده کرد حضرت آدم (ع) به درگاه خداوند عرضه داشت: خداوندا! با این قدرتهایی که به ابلیس عطا کردی او بر من و فرزندان من مسلط خواهد شد به من و فرزندانم نیز عنایتی بفرما. لذا خداوند خواسته های حضرت آدم (ع) را نیز به او عطا کرد. (لَمَّا أَعْطَى اللهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى إِبْلِيسَ مَا أَعْطَاهُ مِنَ الْقُوَّةِ قَالَ آدَمُ : يَا رَبِّ سَلَّمْتَ إِبْلِيسَ عَلَى وُلْدِی ... : تفسیر قمی /۴۲/۱) چرا خداوند این قدرتها را به ابلیس عطا کرد تا ابناء بشر را وسوسه کند؟ برای اینکه اساساً خدا ما را برای امتحان کردن آفریده است و اینها نیز ابزاری هستند برای امتحان گرفتن از ما و الا خداوند میتوانست کاری کند که همه انسانها بدون درد سر تسبیح گوی خدا شوند؛ مثل ملائکه اما خدا در مورد انسانها بیش از نتیجه خوب شدن ابناء بشر به فرآیند خوب شدن اهمیت میدهد. https://eitaa.com/dastan7