🔰از جمله پيش نيازهای استاد و دانش آموز، زيرکی است
🌱حکایت زيرکی بهلول
👈روزی «بهلول» نزد «هارون» میرود و درخواست مقداری پیه میکند تا با آن « پیه پیاز»، که نوعی غذای ارزان قیمت برای مردم فقیر بوده، فراهم سازد. «هارون» به خدمتکارش می گوید که مقداری شلغم پوست کنده، نزد او بیاورند تا شاهد عکسالعمل او باشند و بیازمایند که آیا او میتواند میان پیه و شلغم پوستکنده تمایزی قائل شود. «بهلول» نگاهی به شلغمها میاندازد، آنها را به زبانش نزدیک میسازد، بو میکند و بعد میگوید: «نمیدانم چرا از وقتی که تو حاکم مسلمانان شدهای، چربی هم از دنبه رفتهاست!»
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰اين هم نمونه زيرکی بهلول 👈روزی خلیفه زمان، بهلول را احضار کرد
و گفت؛ خوابی دیده ام و میخواهم تعبیرش کنی
بهلول گفت؛ چیست؟!
خلیفه گفت؛ خواب دیده ام به جانور ترسناکی
تبدیل شده ام و نعره زنان به اطراف خود
هجوم میبرم و آنچه از خرد و کلان
در سر راه خود میبینم، در هم می شکنم
و می بلعم! بگو تعبیرش چیست؟
بهلول گفت؛من تعبیر واقعیت ندانم،
فقط خواب تعبیر می کنم...!!
https://eitaa.com/dastan_latifeh